پیدای [نا] پیدا

 

فرهیخته گرامی

با احترام از شما و همراهان عزیزتان دعوت میشود که از نمایشگاه عکس سید مهدی دزفولی باعنوان “پیدای [نا] پیدا” با موضوع سیری در اماکن مذهبی ادیان توحیدی در اروپا دیدن فرمایید.

 

گشاش پنج شنبه ۷ مهرماه ۱۴۰۱ از ساعت ۱۷ الی ۱۸

روزهای تعطیل نمایشگاه تعطیل می باشد

ساعت بازدید همه روزه از ساعت ۱۰ الی ۱۷

خیابان شریعتی بالاتر از سیدخندان خیابان جلفا فرهنگسرای ارسباران طبقه همکف

تسنیم: ناگفته‌هایی از “قطعنامه ۵۹۸” منتشر شد + گزارش تصویری مراسم رونمایی کتاب «جنگ و صلح»

ناگفته‌هایی از “قطعنامه ۵۹۸” منتشر شد + گزارش تصویری مراسم رونمایی کتاب «جنگ و صلح»

کتاب «جنگ و صلح» روایتی از ماه‌های پایانی جنگ منتهی به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از کتاب «جنگ و صلح» نوشته سیدمحمدمهدی دزفولی عصر امروز در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد. این کتاب روایتی متفاوت از ماه‌های قبل و پس از قطعنامه ۵۹۸ است.

علی اصغر جعفری، مدیر باغ موزه دفاع مقدس در این نشست سخنرانی کرد و گفت: دفاع مقدس یکی از نقاط طلایی در کشور ماست. در بیش از ۲۰۰ سال گذشته، دفاع مقدس تنها جنگی است که به ملت ما تحمیل شد و با مقاومت جانانه حتی اجازه ندادیم یک سانتی‌متر از خاک کشورمان در اختیار دشمن قرار بگیرد.

وی با اشاره به پذیرش قطعنامه از سوی امام خمینی (ره) گفت: مقام معظم رهبری در سال گذشته فرمودند که پذیرش قطعنامه کار عقلانی بود و اگر عقلانی نبود امام آن را نمی‌پذیرفت. این موضوع نشان می‌دهد که امام خمینی دنبال جنگ نبودند و این جنگ به ما تحمیل شد. در حقیقت زمانی وارد آن شدیم که مناطقی از کشورمان توسط دشمن اشغال شده بود و به همین دلیل امام مردم را دعوت به دفاع و بیرون راندن دشمن از کشور کردند.

جعفری با اشاره به اینکه باغ موزه دفاع مقدس سندی برای دلاوری رزمندگان ما در هشت سال دفاع مقدس است، گفت: خیلی از خارجی‌ها که به اینجا می‌آیند می‌گویند ما مردم ایران را تحسین می‌کنیم. این جنگ، بعد از جنگ جهانی دوم طولانی‌ترین جنگ بود و همه جهان دست به دست هم داده بودند تا جمهوری اسلامی را ساقط کنند. امروز اسنادی را می‌بینیم که نشان می‌دهد کمک‌ها به رژیم بعث در هیچ جایی مورد غفلت قرار نگرفته است. بنابراین دفاع مقدس مقطع بسیار حساسی از تاریخ کشور ماست و پژوهشگران باید نسبت به تبیین ابعاد مختلف آن تلاش کنند.

مدیر باغ موزه دفاع مقدس با اشاره به نگارش کتاب «جنگ و صلح» گفت: نگارش این کتاب به این معنا نیست که همه موضوعات مطرح شده است؛ طبیعتاً این اثر بخشی از واقعیت‌ها و نگاه‌ها را به تصویر کشیده اما هنوز ناگفته‌های زیادی مانده که باید بیان شود. امروز شاهد عظمت و اقتدار جمهوری اسلامی هستیم که مرهون دفاع مقدس است. شهید سلیمانی گفت دفاع مقدس قله است و مقاومت دامنه آن است.

قاسم صفایی‌نژاد مدیر انتشارات صاد دیگر سخنران این جلسه بود. او گفت: بنده معقتدم که برای تبیین زمان‌های حساس از تاریخ انقلاب نیازمند کارهای اثربخش هستیم. یکی از این موضوعات مهم قطعنامه ۵۹۸ است که سال‌ها شبهات مختلفی پیرامون آن مطرح شده و پاسخ‌های متعددی به آن داده شده است. از این رو لازم بود موافقین و مخالفین درباره آن صحبت کنند تا واقعیت مشخص شود.

وی اضافه کرد: در نشر صاد تلاش کردیم به موضوعات مختلفی در انقلاب اسلامی ورود کنیم و این موضوع نیز در ادامه همین سیاست‌گذاری است. البته چیزی که باعث ارزش افزوده این کتاب می شود آن است که بتوانیم در کنار کتاب، مستند آن را هم ببینیم تا مخاطبان به اطلاعات بیشتری پیدا کنند. علاقه‌مندان مستند را می‌بینند و برای عمیق‌تر شدن اطلاعات خود به سراغ کتاب می‌روند.

صفایی‌نژاد در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه این کتاب باید نقد شود گفت: ما قصد داریم سنت تعلیقه‌نویسی را احیا کنیم. از این روی از مخاطبان درخواست داریم تا کتاب را حتماً نقد کنند و ما هم آمادگی داریم این نقدها را چاپ کنیم؛ حتی اگر لازم باشد کتاب دیگری را به این موضوع اختصاص می‌دهیم.

امیر مهر یزدان مدیر مرکز سفیرفیلم دیگر سخنران این جلسه بود. او گفت: به عنوان سرباز ناچیز جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی که با مستند و پژوهش سروکار داریم معتقدیم یکی از معضلات جدی ما این است که کار جدی برای تاریخ و فرهنگ‌مان انجام نمی‌دهیم و این موضوع اولویت دسته چندم است. برای ما که نسل بعدی پس از جنگ هستیم، همواره این سؤالات وجود داشته است که چرا وقتی امام خمینی پیام پذیرش قطعنامه را می‌خواندند ناراحت بودند؟ چرا می‌توان اثر اشک را در پیام ایشان دید؟ و چه کسی می‌خواهد جواب نسل ما را بدهد که امام در عرض یک هفته نظرش درباره ادامه جنگ عوض شد. دوست داشتم اشخاصی نظیر آقای ولایتی یا محسن رضایی به این سؤالات پاسخ دهند.

بنده معتقدم اگر نگاهمان این است که نسبت به نسل آینده پاسخگو باشیم تا مبادا از خائن قهرمان و از خدمتگزاران خائن ساخته شود، وظیفه مان بسیار بالاتر از این حرفاست. درخواست داریم که عده‌ای بی‌خیال سیاست شوند و نسبت به بیان این بخش از تاریخ صحبت کنند.

سخنران پایانی این جلسه، سیدمحمدمهدی دزفولی، نویسنده این کتاب بود. او گفت: در سال ۱۳۹۵ بود که احساس کردیم مقطع قطعنامه ۵۹۸ و ماه‌های پایانی جنگ شباهت زیادی به اتفاقات آن سال یعنی سال‌های ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ دارد. آقای علایی به درستی اشاره کرد که اگر برنامه نداشته باشید، به نتیجه خوبی نمی‌رسید. پیام‌های امام خمینی در زمان قطعنامه و تا ۱۰ ماه پس از آن که ایشان در قید حیات بودند، بسیار قابل توجه است و عمدتاً پیام‌های عمیق و محکمی است.

وی اضافه کرد: در این کتاب مصاحبه‌هایی با افراد درگیر در ماجرای قطعنامه نظیر ابراهیم یزدی، ناصر نوبری، عباس ملکی، چهره‌های اقتصادی و نظامی و … داریم. در حقیقت ۱۵-۱۶ مصاحبه جامع گرفته‌ایم. مستند ساخته شده براساس این ماجرا نیز رونمایی شد. در این کتاب سعی کردیم به مقاطع مهم اشاره شود. نگاه‌مان به این موضوع نگاهی عبرت‌گونه است، چرا که ممکن است در مقاطع دیگری شاهد وقوع چنین اتفاقاتی باشیم.

ایرنا: رونمایی از کتاب جنگ و صلح

تهران – ایرنا – کتاب «جنگ و صلح» نوشته سیدمحمدمهدی دزفولی با موضوع قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس رونمایی شد.

 

خبرگزاری آنا: تلاش کردیم تاریخ مغفول جنگ و دوران سازندگی را بگوییم/ یک مستند متفاوت از سال‌های ۶۵ تا ۷۵

تلاش کردیم تاریخ مغفول جنگ و دوران سازندگی را بگوییم/ یک مستند متفاوت از سال‌های ۶۵ تا ۷۵ +فیلم

به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، مستند «مجمع عقلا» جدیدترین تولید مرکز مستند سفیر فیلم است که به تازگی از آن رونمایی و اکران آن در اینترنت نیز آغاز شده است. در همین ارتباط سید مهدی دزفولی کارگردان این مستند در گفت‌وگویی با خبرنگار خبرگزاری آنا به معرفی این اثر پرداخته است.

آنا: از محتوای مستند بگوئید و اینکه چرا در این مقطع آن را منتشر کردید؟

دزفولی: مستند درباره مقطع مهمی از انقلاب اسلامی است که تا حد زیادی هم مغفول واقع شده است. به هر حال اتفاقات اواخر جنگ و پس از جنگ مقطع مهمی است که به هر دلیلی در این سال ها بر روی آن کار ویژه و خاصی نشده است و تقریبا فراموش شده است. در این سال ها فقط برای پایان جنگ، مستند اتاق جنگ آقای مصطفی حریری تولید شد که انصافا هم مستند خوب و خوش ساختی است و سریال آن هم که مستند نیمه پنهان جنگ بود ساخته و پخش شد. کتاب هم که کتاب آقای کامران غضنفری است با عنوان راز قطعنامه که آن هم پر فروش و جریان ساز شد و در این مستند هم با ایشان صحبت و مصاحبه کردیم. دیگر در این سال ها خیلی کار خاص و ویژه ای درباره پایان جنگ و قطعنامه ۵۹۸ نشد. درباره بعد از جنگ هم که دولت سازندگی است کار خاص و مفصلی نشد به جز چند مستند محدود همانند مستند شورش علیه سازندگی آقای مصطفی شوقی و مستند هاشمی زنده است آقای طادی که آن هم کاری از سفیر فیلم بوده است.

ما در سفیر احساس کردیم که فاصله بین سال های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ سال های مهم و حساسی است که باید به صورت ویژه روی آن کار کرد. سال هایی که ریل گذاری انقلاب اسلامی تغییر کرد. امام مرحوم شدند، آیت الله خامنه ای به رهبری رسیدند و آیت الله هاشمی رفنسجانی هم رئیس جمهور شدند. به همین دلیل باید روی آن تمرکز و کار ویژه کرد و آن دوران را تحلیل و نقد کرد. برخی ها معتقدند انحراف در مسیر انقلاب اسلامی از دوران سازندگی و به اسم توسعه آغاز شد. ما در این مستند همین مساله را هم مورد بحث و بررسی قرار دادیم.

آنا: دلیل دیگری هم داشته است؟

دزفولی: دلیل دیگر که حقیقتش اول بحث علاقمندی خود من بر روی کار پژوهشی تاریخی درست و متمرکز بر روی سوژه ها و مقاطع کلیدی و حساس هست که به نظرم آن یک دهه که اشاره کردم واجد این شرایط است. بحث بعدی هم مشابهت آن دوران با امروز ماست.

به هر حال ما غیر مستقیم هم در مستند گفتیم که اتفاقات آن سال ها با اتفاقات سال های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ مشابهت های زیادی دارد. آدم هایی که به قدرت می رسند، تفکر حاکم بر کشور و اعتراضات گسترده مردمی تماما در آن ایام هم رخ داد اما درباره این ها کار جدی و وسیعی نشده است. این ضعف است و ما سعی کردیم این ضعف را برطرف کنیم.

نسل امروز به هر حال نسلی است که حافظه تاریخی از دهه شصت و هفتاد ندارد. بچه های امروز بچه هایی هستند که شرایط دوران جنگ و بعد از جنگ در دهه هفتاد را هم یا اصلا درک نکردند یا خیلی کم درک کردند. خود من متولد سال آخر جنگ هستم و زمانی که دولت آقای هاشمی هم به اتمام رسید ۹ سالم بود! پس باید درباره این سال ها کار کرد و عبرت گرفت از آن اتفاقات و جلوی تکرار آن ها را گرفت. من در این مستند تلاش کرده ام این کار را انجام بدهم.

آنا:مشکلی برای تولید نداشتید؟

دزفولی: مشکل که به آرشیوهای تصویری و مکتوب باز می‌گشت اینکه افراد کلیدی حاضر به صحبت نبودند. ما سال ۹۵ قبل از فوت آقای هاشمی تلاش کردیم با ایشان صحبت کنیم اما موفق نشدیم و در نهایت هم ایشان مرحوم شدند. با خیلی های دیگری هم تلاش کردیم صحبت کنیم اما موفق نشدیم. همانند آقایان ولایتی و ظریف و جواد لاریجانی و روحانی و … . اما به نسبت وزن افراد حاضر در مستند خوب است و امیدوارم تاریخ نگاری خوبی را انجام داده باشیم.

آنا: جلوی کار شما گرفته نشد؟

دزفولی: نه مشکل خاصی نبود. فقط به دلیل برخی از ملاحظه ها این مستند در سال ۹۶ منتشر نشد و به امسال رسید. تهیه و انجام کار کتاب هم از سال ۹۶ تا ۱۴۰۰ طول کشید تا مصاحبه ها تکمیل و ویراستاری و نهایی شود.

برای کسانی که بخواهند این مستند را ببینید چه برنامه‌ای دارید؟

این مستند در سایت سفیر فیلم به آدرس tamasha.safirfilm.ir در دسترس است و در سایت عماریار هم الان موجود است که فروش دانلودی هم دارد. به امید خدا از چند روز آینده هم سایت فیلمگردی مستند را در دسترس قرار می دهد.

آنا: مستند شما حرف جدیدی دارد که در مستندهای دیگر بیان نشده باشد؟

دزفولی: تمرکز ما در این مستند بر روی دو بحث عمده است. یکی بحث مجمع عقلا و اینکه اینها چه افرادی بودند و چطور شرایط سیاسی کشور را تغییر دادند و بعدا هم چطور در کشور حاکم شدند. این برای اولین بار در یک مستند تصویری به صورت جدی و مفصل مطرح و پرداخته شده است. بحث بعدی هم بحث شکست مذاکرات ایران و آمریکا در دوره آقای هاشمی است که به مذاکرات پیکو و بعد مذاکرات نفتی و تحریم های داماتو پرداختیم.

خبرگزاری فارس: رونمایی از «مجمع عقلا»| کوثری: تحلیل خاتمی از داوطلبان جبهه اشتباه بود/ عطریانفر: تاریخ سیاسی جنگ نوشته نشده است

رونمایی از «مجمع عقلا»| کوثری: تحلیل خاتمی از داوطلبان جبهه اشتباه بود/ عطریانفر: تاریخ سیاسی جنگ نوشته نشده است

خبرگزاری فارس ـ گروه هنر: مستند ۵۴ دقیقه‌ای «مجمع عقلا» به بررسی چگونگی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل و مذاکرات پیرامونی آن می‌پردازد و تفکر مجمع عقلا برای اداره کشور را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. در این مستند پژوهشی با چهره‌هایی همچون  مرحوم ابراهیم یزدی، مرحوم حسین شیخ الاسلام معاون سابق وزارت امور خارجه، عباس ملکی از اعضای تیم مذاکره‌کننده در مذاکرات ۵۹۸، صادق زیباکلام، محسن رفیق‌دوست، اسماعیل کوثری، فرشاد مؤمنی، محمد خوشچهره، ناصر نوبری سفیر ایران در شوروی و سیدمحمد غرضی وزیر پست و تلگراف و تلفن دولت هاشمی مصاحبه شده است.

این مستند اگر چه در سال ۱۳۹۶ به پایان رسید، اما منتشر نشد و پس از ۴ سال تصمیم بر این گرفته شد که در آستانه انتخابات سال ۱۴۰۰ منتشر شود. به دلیل حجم مصاحبه‌ها و جمع آوری مطالب تحقیقی و پژوهشی هم تصمیم بر این شد که ۱۵ مصاحبه مهم و کلیدی این مستند در قالب کتاب «جنگ و صلح» جمع‌آوری و توسط نشر صاد منتشر شود.

مجمع عقلا تولید مرکز مستندسازی سفیرفیلم به تهیه‌کنندگی محمدتقی بستجانی و کارگردانی سیدمهدی دزفولی، همزمان با انتشار در فضای مجازی، با حضور محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و اسماعیل کوثری از فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) در خبرگزاری فارس رونمایی و نقد شد.

* آقای عطریانفر، مستند را چگونه دیدید؟ 

عطریانفر: نفس تدوین تاریخ مستند ایران در هر مقطعی، جزء مقدمات آینده و تثبیت گذشته انقلاب است. مستند خوش‌ساختی بود و از مجموعه فیلم‌های آرشیوی جذاب و متنوعی استفاده شده بود و مجموعاً به عنوان یک مخاطب عادی این مستند را پسندیدم.
خارج از وابستگی و تمایلات فکری و سیاسی خودم، از موضع صمیمیت و صفای باطن و برادری یکی دو نکته را منتقدانه می‌گویم.
ترسیم تاریخ انقلاب از یک فاصله‌ ۴۰ ساله کار سختی است. من هم وقتی جوان بودم با خودم می‌گفتم «این مشروطه که می‌گفتند جه بوده است» و همیشه برایم رازآلود بود. اما الان که به ابتدای انقلاب نگاه می‌کنم، فکر می‌کنم رویه ما به مشروطه مانند نگاه شما به اول انقلاب است.
موضوع جنگ تحمیلی، پذیرش قطعنامه و تغییر دولت سازندگی و… همه زنجیرهایی پیونددار است و می‌توان روایتی پیوسته از آن استخراج کرد. تاریخ نظامی جنگ نوشته شده اما تاریخ سیاسی جنگ نوشته نشده است. چنانچه حضور یک راوی کنار فرماندهان جنگ کمک شایانی به ثبت وقایع دقیق و بدون غرض کرد اما روایت سیاسی جنگ اینچنین ثبت نشده است. عرصه سیاست عرصه خشکی است و به سادگی نمی‌توان آن را ترسیم کرد.

 تاریخ نظامی جنگ نوشته شده اما تاریخ سیاسی جنگ نوشته نشده است. عرصه سیاست عرصه خشکی است و به سادگی نمی‌توان آن را ترسیم کرد

حتی به آقای هاشمی هم پیشنهاد داده بودم که خاطرات سیاسی جنگ نوشته شود و ایشان هم موافقت ضمنی کرده بودند تا اینکه وقایع سال ۸۸ پیش آمد و یکی از اتهامات بنده هم در آن مقطع همین بود که البته مرتفع شد.
فیلم «مجمع عقلا» می‌خواهد تصویری ارائه بدهد که بگوید چرا این اتفاق افتاد، اگر چه سهم  سخنوران در مستند در یک روند عادلانه شکل نگرفته است. مثلاً جناب مهندس نوبری که از دوستان و همکلاسی‌های دانشگاهی من در شریف است، این حجم گفت‌وگوی ایشان دلالت بر پیشبرد داستان ندارد.

دزفولی: سراغ دوستان بسیاری رفتیم که متأسفانه موفق به گفت‌وگو نشدیم. حتی سراغ آقای هاشمی هم رفته بودیم که سال ۹۵ درگذشتند. در پایان مستند و در تیتراژ اسامی افراد و شخصیت‌هایی که موفق به گفت‌وگو نشدیم آمده است.

عطریانفر: اگر مشاوران دست به نقد که سرمایه ارتباطی بیشتری داشتند به شما کمک می‌کردند میتوانستید افرادی را پیدا کنید که دسترسی‌های خوبی داشته باشند.
به عنوان یک مخاطب بیرونی برداشتم این است که پیشاپیش هدفگذاری کرده‌اید و بنظرم این درست نیست. چون انتهای آن می‌خواهید نشان دهید که امام در اوج دلبستگی و مظلومیت، موجوداتی کنارش بودند که می‌خواستند ایشان را جام زهر بدهند و ریل کشور را تغییر دهند؛ که تهش می‌شود اکبر هاشمی رفسنجانی.! نمی‌گویم مطابق واقعیت نبود اما من فکر می‌کنم این در شأن نبود و از بخش‌هایی عبور کردید.

 رهبران ممکن است چیزی در مقام تشجیع جامعه بگویند اما سیاست‌های اعلامی با سیاست‌های واقعی متفاوت باشد

می‌خواهم بگویم کشور یک روند اداری داشته است و مردم پول می‌دادند تا  به جنگ کمک کنند، همچنین فرزند (سرباز) می‌دادند. رئیس هم فرمانده کل قوا یعنی امام بود. بنابراین برای ادامه جنگ باید این فرآیند ادامه می‌یافت. در این میان، فرماندهان هم انتظار داشتند همه بودجه صرف جنگ شود، اما ما باید بفهمیم رهبران ممکن است چیزی در مقام تشجیع جامعه بگویند اما سیاست‌های اعلامی با سیاست‌های واقعی متفاوت باشد. بنده در اوایل جنگ مسئول تدوین بیانیه‌های جنگ بودم و از یک تا حدود ۷۰ را من نوشتم. این بیانیه‌ها بیان واقع نبود، متناسب با واقعیت می‌خواستیم با جامعه پیوند امنیت برقرار کنیم.

* بعد از دوره امام(ره)، درباره دوران سازندگی بگویید که چقدر قطعنامه روی تغییر ذهنیت سیاسیون اثر گذاشت؟ 
کوثری: رهبری، کارگزاران و مردم سه ضلع حکومت اسلامی هستند.  امام می‌فرمود مردم صحبت اصلی انقلاب هستند.
در زمان امیرالمؤمنین(ع) دو ضلع مردم و کارگزاران مقابل ایشان قرار گرفتند، اما الان این دو ضلع رهبری و مردم با هم هستند. کارگزاران هم یک مقاطعی همراهند و در مقاطعی نه.
امام می‌گفت «جنگ جنگ تا رفع فتنه»، اما آقای روحانی رفته بود در مجلس علیه جنگ صحبت می‌کرد! در حالیکه قانون اساسی مشخص کرده که سیاست‌های کلان در اختیار رهبری است.

امام می‌گفت «جنگ جنگ تا رفع فتنه»، اما آقای روحانی رفته بود در مجلس علیه جنگ صحبت می‌کرد! در حالیکه قانون اساسی مشخص کرده که سیاست‌های کلان در اختیار رهبری است

بعد از پذیرش قطعنامه هم برخی فکر می‌کردند باید در چارچوب تفکر خودشان حرکت کنند. مثلاً مرحوم آقای هاشمی می‌خواست ایرانی مانند ژاپن یا آلمان درست کند اما بحث فرهنگ را نادیده گرفته بود و می‌گفت لباس رزم را کنار بگذاریم و شیک‌پوش شویم. این بود که ناراحتی برخی رزمنده‌ها و خانواده شهدا را همراه داشت. اما نباید کارهای زیربنایی بزرگ دوره ایشان را نادیده گرفت، اما باید از توان داخل هم استفاده می‌شد. مثلا بعد از جنگ سد کرخه را نیروهای مسلح طی ۹ سال احداث کرد، در حالی که ۱۰ سال برای ساخت آن پیش‌بینی شده بود و روی خوشی هم به توان داخل وجود نداشت.  اما سد لار را که فرانسوی‌ها پیش از انقلاب ساختند، برید ببینید که آب به قطر یک و نیم متر دارد به سمت آمل می‌رود، در حالی‌که آب آن برای پایتخت پیش‌بینی شده بود و باید به تهران می‌آمد!

عطریانفر: تصویری که در مستند است، صدور محکومیت برای آقای هاشمی است. یعنی سیئات حوزه غیرجنگ و معامله کشور با غرب، نتیجه عملکرد آقای هاشمی است.
ما به عنوان یک انسان مسلمان ایرانی مگر مرض داریم که حقوق قطعی ایران را نخواهیم؟ اما مطالبه حداکثری و آرمانی با چیزی که قرار است محقق شود و امضای رقیب را بگیریم، فاصله دارد. مانند برجام که گفته می‌شود همه بندهای آن محقق نشده.
فکر می‌کنم با همه اختلاف سلیقه‌هایی که وجود دارد، پروژه جنگ و پایان آن، موفق بوده است.
تدوین تاریخ جنگ در عرصه سیاسی و نظامی یک ترکیب است و نمی‌توان بخشی از آن را به‌به کنیم و بخشی را بگوییم چنین و چنان. بنابراین باید از پیش‌داوری خالی شویم و هر کسی هم در مقام عمل خودش پاسخگو باشد، نه این که محکومش کنیم.
باید دید چه دادیم، چه ستاندیم؟ تفاضل این دو می‌شود مبنای داوری.

پیشانی قدرت سیاسی و نظامی ایران طی تاریخ انقلاب همواره رهبر نظام بوده است

یادمان نرود که پیشانی قدرت سیاسی و نظامی ایران طی تاریخ انقلاب همواره رهبر نظام بوده است. یعنی کشور بزرگترهایی دارد که تصمیماتی برای آینده آن می‌گیرند، یک روز هر نوع مذاکره ممنوع می‌شود و یک روز نرمش قهرمانانه می‌کنیم؛ همه‌شان هم مشروع و قابل دفاع است.

* در این ۳۳ سال اخیر همیشه درباره این نقطه جنگ صحبت می‌شود که چه شد امام به نوشیدن جام زهر راضی شدند. چرا این تعبیر را می‌کنند؟ و امام طی ۳ پیام بعدی که در قید حیات هستند، از جنگ دفاع می‌کنند.

عطریانفر: چه شد که ریلگذاری تغییر کرد و گویا جهان‌بینی انقلاب تغییر کرد.
نه در حوزه سیاسی، نه در حوزه اداری و نه در حوزه نظامی نمی‌توان مقصر پیدا کرد. امام آرمان‌هایی را تا رفع فتنه در جهان دنبال می‌کرد و ملت  در حد بضاعتش با امام همراهی کردند، امام در مقابل این فداکاری ملت عذرخواهی می‌کند و تعبیر جام زهر را به کار می‌برد.
مجموعه‌ای از ناتوانی‌ها موجب بی‌توفیقی در آرمان‌های امام شد، بنابراین نمی‌توان دنبال مقصر گشت. مثلا آقای محسن رضایی که از دوستان من است، ممکن است در عرصه سیاست ضعیف ظاهر شود ـ اگر چه در مناظره سوم بسیار باشکوه بود ـ اما نمی‌توان او را در جنگ محکوم کرد. باید انصاف را در این ببینیم که هر موضوعی را در ظرف زمان و مکان خودش قضاوت کنیم.
ان‌شاءالله این گفت‌وگوها در کاهش اختلافات و افزایش فصول مشترک بیانجامد.

کوثری: پذیرش قطعنامه در اصل به یک سال قبل از تصویب‌ می‌رسد. سازمان ملل در تیرماه ۶۶ آن را نوشت و اشکالات اساسی داشت. البته قبلش هم ۸-۹ قطعنامه نوشته بود که در اصل توصیه‌نامه بودند نه قطعنامه.
حضرت امام از همان اوایل جنگ موضعشان مشخص بود و می‌گفتند ارتش بعثی به سر مرز برگردد تا بنشینیم و مذاکره کنیم.
ما جنگ‌طلب نبودیم از سرزمین و مردممان دفاع کردیم. بعد از آزادسازی خرمشهر هم می‌گفتیم بقیه سرزمین‌های اشغال شده خالی شود و خسارت‌هایمان را بدهند و متجاوز هم معرفی شود تا جنگ را ادامه ندهیم. اما شوروی و آمریکا در تقویت ارتش عراق می‌کوشیدند.

بعد از آزادسازی خرمشهر می‌گفتیم بقیه سرزمین‌های اشغال شده خالی شود و خسارت‌هایمان را بدهند و متجاوز هم معرفی شود تا جنگ را ادامه ندهیم

در داخل ایران خیانت‌هایی مطرح شد. مثلاً مرحوم بازرگان سربازی را یک ساله کرد و پادگان‌ها خالی شد. بنی‌صدر هم ریاست شورای انقلاب را گرفت و کمیته انقلاب اسلامی و سپاه را مانع فعالیت‌های خودش دانست و فرماندهی کل قوا را از امام گرفت. با این‌حال تا شروع جنگ تحمیلی هیچ کاری نکرد. این شد که ارتش هم بهم ریخت، چون بنی‌صدر گفت هر پرسنل نظامی می‌تواند در شهر خودش خدمت کند و بدین‌ترتیب تمام سازماندهی بهم ریخت. یا وقتی جنگ شروع شد به ارتش ابلاغ کرد که حق ندارید یک قشنگ به سپاه بدهید!

* سوم خرداد ۶۱ خرمشهر را آزاد کردیم و گفته می‌شود آقای هاشمی معتقد بود باید برویم داخل خاک عراق. اما همین ایشان بعدها می‌گفت چرا جنگ را بعد از سوم خرداد ۱۳۶۱ تمام نکردیم؟
کوثری: امام فرقی بین مردم عراق و ایران نمی‌گذاشت و آن‌ها را دشمن نمی‌دانست. به همین دلیل بود که ۷۲ هزار اسیر از ارتش بعث عراق گرفتیم و ۸ هزار نفر داوطلبانه به لشکر ۹ بدر آمدند که فرمانده‌اش دقایقی بود و بعدا نقدی فرمانده آن شد.
بعد از آزادسازی خرمشهر گمان می‌کردند توان ما تمام شده است اما سال ۶۴ عملیات والفجر ۸ را انجام دادیم و فاو را گرفتیم که دنیا را متحیر کرد. بعدش آن‌ها چند عملیات انجام دادند و مهران را گرفتند، رسانه‌های بین‌المللی این موضوع را در بوق و کرنا کردند، در صورتی‌که اصلا قابل قیاس نبود. در دهم تیرماه ۶۵ مهران را پس گرفتیم و تبلیغات روانی رسانه‌های خارجی خنثی شد.
درآمد کشور محدود بود و نفت به ۸دلار رسیده بود که فروش آن هم با وجود جنگ نفتکشها آسان نبود. دولت می‌گفت می‌خواهم به مردم برسم. به عنوان فرمانده لشکر که امکانات هم به اندازه کافی نداشتیم – چون تحریم بودیم، حتی باتری برای راه‌اندازی تانک غنیمت گرفته شده را هم نداشتیم – به آقای هاشمی می‌گفتیم دولت را پای کار بیاورید که نتیجه آن تشکیل ستاد فرماندهی کل قوا در ۲ ماه پایانی جنگ شد.
در همان زمان عراق حالت تهاجمی به خود گرفته بود و در سه ماه پایانی جنگ ۲۳ هزار اسیر از ما گرفت، در حالی‌که طی سال‌های قبل فقط ۱۶ هزار اسیر گرفته بود که اکثراً هم غیرنظامی بودند.

آقای هاشمی از آقای خاتمی به عنوان مسؤول تبلیغات پیرامون نیروهای داوطلب پرسیده بود که‌ گفته بود مردم خسته شده‌اند و نیرویی برای اعزام وجود ندارد!

تلفنی با حالت عصبانیت با خود آقای هاشمی صحبت کردم که چرا چنین شده است. ایشان گفته بودند سپاه برای امکاناتی که می‌خواهد برآورد بیاورد. آقای رضایی فهرستی ۳ صفحه‌ای داد که البته برخی موارد مانند موشک لیزری در آن غلو شده بود و حدود ۳ و نیم میلیون دلار بود. آقای هاشمی از آقای موسوی پرسیده بود چقدر می‌تواند بدهید، گفته بود خزانه خالی است و یک دلار هم نمی‌توانیم بدهیم. برای من انقلاب اسلامی مهم است، جناح‌ها دنبال کاسبی خودشان هستند. آقای هاشمی از بهزاد نبوی درباره انبارها پرسیده بود که گفته بود خالیست. از آقای خاتمی به عنوان مسؤول تبلیغات هم پیرامون نیروهای داوطلب پرسیده بود که‌ گفته بود مردم خسته شده‌اند و نیرویی برای اعزام وجود ندارد. در حالی‌که بیشترین نیروی مردمی در کل جنگ، بعد از پذیرش قطعنامه برای عملیات‌های غدیر و مرصاد به جبهه آمد.
یعنی این تحلیل که مردم خسته شده‌اند، غلط بود.

خبرگزاری مهر: رونمایی جنجالی از مستندی درباره جنسیت و سیاست

رونمایی جنجالی از مستندی درباره جنسیت و سیاست

مراسم رونمایی از مستند «دیوارکش» (ایکسونامی۳) به کارگردانی محسن آقایی در حوزه هنری، به صحنه گفتگوی صریح عوامل این مستند با منتقدان تند و تیزش تبدیل شد.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از مستند «دیوارکش» به کارگردانی محسن آقایی، عصر دیروز شنبه اول خردادماه در تالار سوره حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی با حضور جمعی از اصحاب رسانه و فعالان فضای مجازی برگزار شد.

محسن آقایی کارگردان فیلم مستند «دیوارکش» در ابتدای این برنامه که پس از اکران فیلم صورت گرفت، در پاسخ به پرسشی درباره ایده اثر که محوریت اصلی آن مبتنی بر استفاده از مفاهیم مرتبط با غرایز جنسی و مقوله حجاب در عرصه‌های سیاسی و انتخاباتی است، توضیح داد: ما در کلیت فیلم توضیح داده‌ایم که چه مفاهیمی را می‌خواهیم مطرح کنیم. شرایطی که موجب شده آن اتفاقی که باید بیفتد در عرصه‌های سیاسی و انتخاباتی نمی‌افتد. ما می‌خواستیم به سهم خود اعلام کنیم این استخوان نباید لای زخم بماند و باید درمان شود.

محمدرضا دزفولی تهیه‌کننده اثر نیز در ادامه صحبت‌های کارگردان بیان کرد: قطعاً هدف از برگزاری جلسه تلاش گروه فیلمسازی برای دریافت انتقادات و نظرات شما عزیزان است که در فضای مجازی فعالیت بیشتری دارید. به همین خاطر تاکید می‌کنم که ما خوشحال می‌شویم نظرات مخاطبان را دریافت کنیم زیرا این اثری که مشاهده کردید نسخه نهایی نیست و ممکن است زمانی بالغ بر ۱۵ تا ۲۰ دقیقه تغییر و تفاوت داشته باشد. بنابراین نظر مخاطبان برای ما بسیار مهم است و اتفاقاً بر این اساس در این یک هفته تا آغاز اکران اصلاحاتی را انجام خواهیم داد.

«دیوار کش» متعلق به اصلاح‌طلب و اصولگرا نیست

وی درباره مراحل تهیه و تولید مستند «دیوارکش» به عنوان سومین قسمت از مجموعه «ایکسونامی» گفت: پژوهش درباره این مستند بیش از ۱۰ ماه طول کشید، بر همین اساس ما کار را از بهمن ماه سال ۱۳۹۸ آغاز و فرآیند تولید را تا آبان ماه سال ۹۹ ادامه دادیم. آنچه در این مستند بیش از هر نکته دیگری برای ما مهم و اساسی بود توجه به برخی از رفتارهای انتخاباتی در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ادوار مختلف در سال‌های پس از انقلاب اسلامی بود. به‌ویژه در یکی دو دهه اخیر که پارامترهایی چون «حجاب»، آزادی‌های فردی و اجتماعی و آسیب‌شناسی‌های مرتبط با آن موردتوجه کاندیداهای مختلف ریاست جمهوری در جناح‌های مختلف سیاسی بوده و اصلاح‌طلب و اصولگرا هم ندارد، زیرا گرچه در ردیف مباحث عوامانه‌تری قرار دارد اما همیشه برای کاندیداها دربرگیرنده نتایجی بوده که بعضاً تبدیل به مهم‌ترین بحث‌ها هم شده است. این آسیب‌شناسی هم فقط مختص به ایران نیست؛ بلکه در همه کشورها توسط کاندیداهای مختلف ریاست جمهوری مطرح و تبدیل به موضوع فراگیری شده است.

دزفولی خاطرنشان کرد: آنچه تلاش گروه اجرایی این مستند بود، بیان یکسری دغدغه‌هایی است که در نزدیکی ایام انتخابات ریاست جمهوری می‌تواند مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. به همین جهت نهایت تلاشمان را انجام داده‌ایم که فیلم در همین چند روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در معرض دید مخاطبان قرار گیرد. ما می‌خواهیم این موضوع بسیار مهم را آسیب‌شناسی کنیم. در این زمینه هم واقعاً بحث جناحی نداریم و امیدوارم به مدد نقد و نظر شما عزیزانی که اغلب در فضای مجازی فعالیت می‌کنید بتوانیم به نتایج ارزشمندی دست پیدا کنیم.

توقع نداشته باشید چون در فیلمتان بودم از آن تعریف کنم!

مجید تفرشی سندنگار و پژوهشگر تاریخ نیز که یکی از مصاحبه شوندگان مستند «دیوارکش» نیز بوده، در این نشست با بیان این موضوع که «توقع نداشته باشید که چون در فیلمتان بودم، از فیلم تعریف کنم» گفت: سابقه آشنایی من با محمدرضا دزفولی متعلق به سال‌های پیش در زمان تولید مستندی درباره مک فارلین است که اگرچه بارها در فضای مجازی باهم جلسات تند و تیزی را هم برگزار کردیم اما او را تهیه‌کننده‌ای می‌بینم که برخورد خوب و رفاقت آمیزی دارد که برای من جالب است. درباره مستند «دیوارکش» هم باید بگویم من اطلاعی از روند اکران و نمایش فیلم نداشتم و حتی تیزرهای آن را هم ندیدم. البته می‌دانم قسمت‌هایی از مصاحبه من در فیلم حذف شده اما این حذف به دلیل مسائل فنی بوده که بنده در جریان آن قرار گرفته بودم.

ما هیچ قراردادی با هیچ فردی نداریم و از کسی هم چک دریافت نکردیم. مخاطبان فیلم من همان انسان‌هایی هستند که با ورود به ماجرای انتخابات بر روی ماجراهایی نظیر حجاب، ورود زنان به ورزشگاه‌های، موسیقی و کنسرت و موارد مشابه دیگر بیشتر از هر طیف دیگری تمرکز می‌کنند، وگرنه ما می‌دانیم جنس انتخاب بچه‌های حزب اللهی جور دیگری است وی افزود: ریتم فیلم به لحاظ ساختاری تند بود و در مستندسازی آثار این چنینی نکته مثبتی است که می‌تواند در مستند سازی ایران تبدیل به مسیر موفقیت آمیزی شود، حتی طرح بحث «تندروهای سابق و اصلاح طلبان امروز» هم نکته بسیار خوبی بود که کاملاً درست است و من هم در زمانی به آن پرداخته بودم. اما تصور می‌کنم این فیلم عزم جزمی است برای خراب کردن این دولت! از سوی دیگر نادیده گرفتن برخی تندروی‌هایی که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ وجود داشته و الان هم وجود دارند، نکته مغفولی است که به نظرم در این فیلم تعمدانه به آن پرداخته نشده است. به اعتقاد من شاکله فیلم «صرفه‌جویی در راستگویی» است که از بی بی سی یاد گرفته شده و در این فیلم هم ما مانند این رویکرد را می‌بینیم.

بنایی برای تخریب هیچ شخصیت سیاسی نداشتیم

این تاریخ‌نگار تصریح کرد: رویکرد تخریبی که در این فیلم دیده شده، جوری وانمود می‌کند که خاتمی و روحانی می‌خواستند آزادی بدهند و ندادند، اما در فیلم گفته نشده که چه کسانی باعث شدند این آزادی‌ها نباشد. متأسفانه فیلم در مقطعی که به دولت احمدی‌نژاد می‌پردازد، دفاع جانانه‌ای از آن کرده و از ابزارهای تبلیغاتی خیلی ناشیانه استفاده می‌کند و اگر چه شعار پایانی فیلم در مذمت تخریب اخلاق است و از کاسبی سیاسی و مبارزه با آن حرف می‌زند، اما به مخاطب نشان می‌دهد که مشغول یارکشی سیاسی است. به نظر من این فیلم بهترین محصول برای گروه‌های براندازی است که جو ناامیدی را مانند شبکه‌هایی چون «من و تو» ترویج می‌دهند. شاید این فیلم را باید شبکه «من و تو» می‌ساخت!

محسن آقایی کارگردان فیلم مستند «دیوارکش» نیز پس از صحبت‌های تفرشی گفت: فیلم شاید یک پروژه تبلیغاتی به نظر برسد اما ما باید چه می‌کردیم، که نکردیم؟ ما در این فیلم سراغ آقایان احمدی‌نژاد و خاتمی هم رفتیم. حتی به شخصیت‌های رده پایین‌تر هم سر زدیم، زورمان را هم زدیم و همین مقداری هم که در فیلم از شخصیت‌ها می‌بینید، تمام دشت ما از پژوهش‌ها بود. البته الان فکر می‌کنم اگر همین الان فیلم را دستمان بگیریم و برویم سراغ مصاحبه با اصلاح طلبان خیلی‌ها راضی به مصاحبه می‌شوند. نکته مهم‌تر اینکه اصلاً بنایی برای تخریب نبوده است. اصلاً همین که به سراغ دکتر تفرشی هم برای مصاحبه رفتیم به جهت رعایت این بی طرفی بود. من واقعاً تلاشم این بود تا این اتفاق نیفتد که بخواهیم از برخی تکنیک‌های سیاسی مرتبط با حجاب و مقولات مشابه در تخریب افراد استفاده کنیم.

آیا آدم‌های تندرو گذشته تغییر کردند یا قدرت آنها را تغییر داد؟

وی درباره دلایل نپرداختن به موضوع دیدار اسفندیار رحیم مشایی با هدیه تهرانی به عنوان یک رفتار سیاسی انتخاباتی در این فیلم مستند گفت: به من خرده گرفتند که چرا ماجرای مربوط به رحیم مشایی و هدیه تهرانی را در این فیلم نگذاشتی که باید بگویم: واقعاً به ذهنم نیامد و این دفاع از دولت وقت واقعاً نیست. من از شما عزیزان می‌پرسم آیا واقعاً به شما چنین حسی دست داد؟ آقای دکتر تفرشی من متوجه عمق نفرت شما از احمدی‌نژاد هستم اما شما مطمئن باشید که اصلاً ما قصدی برای انتقال این حس به مخاطبان که طرفدار احمدی‌نژاد هستیم، نداشتیم. به هر حال آنچه برای ما مهم بوده بحث استفاده کاندیداها از مواردی چون حجاب و آزادی‌های مرتبط با آن در ایام انتخابات بوده است. ما هیچ قراردادی با هیچ فردی نداریم و از کسی هم چک دریافت نکردیم. مخاطبان فیلم من همان انسان‌هایی هستند که با ورود به ماجرای انتخابات بر روی ماجراهایی نظیر حجاب، ورود زنان به ورزشگاه‌های، موسیقی و کنسرت و موارد مشابه دیگر بیشتر از هر طیف دیگری تمرکز می‌کنند، وگرنه ما می‌دانیم جنس انتخاب بچه‌های حزب اللهی جور دیگری است. مساله ما کسانی هستند که چنین مواردی که به آن اشاره کردم برایشان بسیار مهم است.

این کارگردان در بخش دیگری از صحبت‌های خود تصریح کرد: صحبت کلی ما در فیلم «دیوارکش» این است که آیا واقعاً این آدم‌های تندرو گذشته عوض شدند؟ پرسش دیگرم هم این است که من از کجا بفهمم که این تغییر زیاد آیا میل به کسب قدرت است یا چیز دیگر؟ اصلاً حالا که تغییر کردید بیایید و به مردم بگویید: «من بودم». من مطمئنم اگر چنین رویه‌ای باشد دیگر برخی‌ها روی انتخابات سوار نمی‌شوند و کاسبی هم نمی‌کنند. ما منتقد این رویکرد و از همه مهم‌تر مساله فرهنگ هستیم و اساساً بر این باوریم شمایی که می‌گویید طرفدار آزادی هستید، اصلاً چقدر زیربنای این آزادی را بنا کردید؟ و متاسفانه یک سری نکاتی که در این فیلم حسرت آن را می‌خوردم این بود که در این جنس سیاست‌ورزی اصلی‌ترین قربانی خانم‌ها هستند.

این نشست با پرسش و پاسخ حاضران در تالار ادامه پیدا کرد.

نسیم آنلاین: اکران مستند دیوارکش در حوزه هنری

مستند «دیوارکش» با حضور عوامل مستند، در سالن سوره حوزه هنری نقد و بررسی شد

نسیم‌آنلاین: مراسم اکران مستند دیوارکش، جدیدترین تولید مرکز مستند سفیر فیلم برای فعالین شبکه های اجتماعی در حوزه هنری برگزار شد.

در ابتدای این مراسم مستند دیوارکش پخش شد و پس از آن عوامل سازنده مستند شامل محسن آقایی کارگردان و سید مهدی دزفولی تهیه کننده مستند به همراه دکتر مجید تفرشی به بحث و بررسی پیرامون این مستند پرداختند و پس از آن جلسه پرسش و پاسخ با حضور بینندگان برگزار شد.

من منتقد مستند شما هستم

دکتر مجید تفرشی سندنگار و پژوهشگر تاریخ نیز که یکی از مصاحبه شوندگان مستند «دیوارکش» نیز بوده، در این نشست با بیان این موضوع که «توقع نداشته باشید که چون در فیلمتان بودم، از فیلم تعریف کنم» گفت: سابقه آشنایی من با مهدی دزفولی متعلق به سال‌های پیش در زمان تولید مستندی درباره مک فارلین است که اگرچه بارها در فضای مجازی باهم جلسات تند و تیزی را هم برگزار کردیم اما او را تهیه‌کننده‌ای می‌بینم که برخورد خوب و رفاقت آمیزی دارد که برای من جالب است. درباره مستند «دیوارکش» هم باید بگویم من اطلاعی از روند اکران و نمایش فیلم نداشتم و حتی تیزرهای آن را هم ندیدم. البته می دانم قسمت‌هایی از مصاحبه من در فیلم حذف شده اما این حذف به دلیل مسائل فنی بوده که بنده در جریان آن قرار گرفته بودم.

وی افزود: ریتم فیلم به لحاظ ساختاری تند بود و در مستندسازی آثار این چنینی نکته مثبتی است که می‌تواند در مستند سازی ایران تبدیل به مسیر موفقیت آمیزی شود، حتی طرح بحث «تندروهای سابق و اصلاح طلبان امروز» هم نکته بسیار خوبی بود که کاملاً درست است و من هم در زمانی به آن پرداخته بودم. اما تصور می‌کنم این فیلم عزم جزمی است برای خراب کردن این دولت! از سوی دیگر نادیده گرفتن برخی تندروی‌هایی که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ وجود داشته و الان هم وجود دارند، نکته مغفولی است که به نظرم در این فیلم تعمدانه به آن پرداخته نشده است. به اعتقاد من شاکله فیلم «صرفه‌جویی در راستگویی» است که از بی بی سی یاد گرفته شده و در این فیلم هم ما مانند این رویکرد را می‌بینیم.

بنایی برای تخریب هیچ شخصیت سیاسی نداشتیم

این تاریخ‌نگار تصریح کرد: رویکرد تخریبی که در این فیلم دیده شده، جوری وانمود می‌کند که خاتمی و روحانی می‌خواستند آزادی بدهند و ندادند، اما در فیلم گفته نشده که چه کسانی باعث شدند این آزادی‌ها نباشد. متأسفانه فیلم در مقطعی که به دولت احمدی‌نژاد می‌پردازد، دفاع جانانه‌ای از آن کرده و از ابزارهای تبلیغاتی خیلی ناشیانه استفاده می‌کند و اگر چه شعار پایانی فیلم در مذمت تخریب اخلاق است و از کاسبی سیاسی و مبارزه با آن حرف می‌زند، اما به مخاطب نشان می‌دهد که مشغول یارکشی سیاسی است. به نظر من این فیلم بهترین محصول برای گروه‌های براندازی است که جو ناامیدی را مانند شبکه‌هایی چون «من و تو» ترویج می‌دهند. شاید این فیلم را باید شبکه «من و تو» می‌ساخت!

حاضر نشدند با ما مصاحبه کنند!

محسن آقایی کارگردان فیلم مستند «دیوارکش» نیز پس از صحبت‌های تفرشی گفت: فیلم شاید یک پروژه تبلیغاتی به نظر برسد اما ما باید چه می‌کردیم، که نکردیم؟ ما در این فیلم سراغ آقایان احمدی‌نژاد و خاتمی هم رفتیم. حتی به شخصیت‌های رده پایین‌تر هم سر زدیم، زورمان را هم زدیم و همین مقداری هم که در فیلم از شخصیت‌ها می‌بینید، تمام دشت ما از پژوهش‌ها بود. البته الان فکر می‌کنم اگر همین الان فیلم را دستمان بگیریم و برویم سراغ مصاحبه با اصلاح طلبان خیلی‌ها راضی به مصاحبه می‌شوند. نکته مهم‌تر اینکه اصلاً بنایی برای تخریب نبوده است. اصلاً همین که به سراغ دکتر تفرشی هم برای مصاحبه رفتیم به جهت رعایت این بی طرفی بود. من واقعاً تلاشم این بود تا این اتفاق نیفتد که بخواهیم از برخی تکنیک‌های سیاسی مرتبط با حجاب و مقولات مشابه در تخریب افراد استفاده کنیم.

آیا آدم‌های تندرو گذشته تغییر کردند یا قدرت آنها را تغییر داد؟

وی درباره دلایل نپرداختن به موضوع دیدار اسفندیار رحیم مشایی با هدیه تهرانی به عنوان یک رفتار سیاسی انتخاباتی در این فیلم مستند گفت: به من خرده گرفتند که چرا ماجرای مربوط به رحیم مشایی و هدیه تهرانی را در این فیلم نگذاشتی که باید بگویم: واقعاً به ذهنم نیامد و این دفاع از دولت وقت واقعاً نیست. من از شما عزیزان می‌پرسم آیا واقعاً به شما چنین حسی دست داد؟ آقای دکتر تفرشی من متوجه عمق نفرت شما از احمدی‌نژاد هستم اما شما مطمئن باشید که اصلاً ما قصدی برای انتقال این حس به مخاطبان که طرفدار احمدی‌نژاد هستیم، نداشتیم. به هر حال آنچه برای ما مهم بوده بحث استفاده کاندیداها از مواردی چون حجاب و آزادی‌های مرتبط با آن در ایام انتخابات بوده است. ما هیچ قراردادی با هیچ فردی نداریم و از کسی هم چک دریافت نکردیم. مخاطبان فیلم من همان انسان‌هایی هستند که با ورود به ماجرای انتخابات بر روی ماجراهایی نظیر حجاب، ورود زنان به ورزشگاه‌های، موسیقی و کنسرت و موارد مشابه دیگر بیشتر از هر طیف دیگری تمرکز می‌کنند، وگرنه ما می‌دانیم جنس انتخاب بچه‌های حزب اللهی جور دیگری است. مساله ما کسانی هستند که چنین مواردی که به آن اشاره کردم برایشان بسیار مهم است.

این کارگردان در بخش دیگری از صحبت‌های خود تصریح کرد: صحبت کلی ما در فیلم «دیوارکش» این است که آیا واقعاً این آدم‌های تندرو گذشته عوض شدند؟ پرسش دیگرم هم این است که من از کجا بفهمم که این تغییر زیاد آیا میل به کسب قدرت است یا چیز دیگر؟ اصلاً حالا که تغییر کردید بیایید و به مردم بگویید: «من بودم». من مطمئنم اگر چنین رویه‌ای باشد دیگر برخی‌ها روی انتخابات سوار نمی‌شوند و کاسبی هم نمی‌کنند. ما منتقد این رویکرد و از همه مهم‌تر مساله فرهنگ هستیم و اساساً بر این باوریم شمایی که می‌گویید طرفدار آزادی هستید، اصلاً چقدر زیربنای این آزادی را بنا کردید؟ و متاسفانه یک سری نکاتی که در این فیلم حسرت آن را می‌خوردم این بود که در این جنس سیاست‌ورزی اصلی‌ترین قربانی خانم‌ها هستند.

این جلسه در نهایت با پرسش و پاسخ مخاطبین ادامه یافت و در ساعت ۲۰.۳۰ به پایان رسید.

اکران این مستند به صورت انبوه در روزهای آینده آغاز خواهد شد و مخاطبین علاقمند برای پیگیری این مستند و تماشا و اکران فیزیکی آن از چند روز آینده می توانند به سایت های فیلمگردی و عماریار و سایت موسسه سفیر فیلم مراجعه نمایند.

سینماپرس: «عماریار» متولی اکران «ایکسونامی ۳؛ دیوارکش» شد

به کارگردانی «سید مهدی دزفولی»؛

«عماریار» متولی اکران «ایکسونامی ۳؛ دیوارکش» شد

مستند «ایسکونامی ۳؛ دیوارکش»

سینماپرس: مستند «ایکسونامی ۳؛ دیوارکش»، در ادامه مجموعه مستندهای “ایکسونامی” با موضوع زیست جنسی است، در این قسمت سازندگان این مجموعه، سراغ نقطه تلاقی این موضوع بحث‌برانگیز با یک موضوع جنجالی دیگر رفته‌اند که از قدیم چالش اجتماعی جامعه ما بوده و هست؛ یعنی بحث ارتباط امر جنسی و سیاست.

به گزارش سینماپرس، در این مستند جذاب و تماشایی، که به تهیه کنندگی سید محمدمهدی دزفولی و کارگردانی سید مهدی دزفولی تولید شده، چهره‌هایی نظیر ابوالحسن بنی صدر، فائزه هاشمی، محمدرضا خاتمی و تنی چند از سیاسیون حضور دارند.

در اکران های مردمی برخط شما مخاطبان می توانید با میزان مشارکت مالی دلخواه خود و تعیین روز و ساعت اکران و ثبت نام در سایت عماریار نسبت به اکران آن اقدام کنید.

علاقه‌مندان، مخاطبان، مساجد، مراکز فرهنگی، مجموعه‌های هنری، سیاسی و ستادهای انتخاباتی می‌توانند برای ثبت درخواست اکران مستند دیوار کش به سایت عماریار به نشانی Ammaryar.ir مراجعه کنند.

به تماشای مصائب مهاجرین غیرقانونی ایرانی بروید

به تماشای مصائب مهاجرین غیرقانونی ایرانی بروید

به تماشای مصائب مهاجرین غیرقانونی ایرانی بروید

تهیه کننده مستند «زمزمه های گمشده در دوردست» به کارگردانی منصور فروزش که در بخش «مستند زیر ذره‌بین» سی‌ و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر حضور دارد در یادداشتی به تبیین موضوع محوری این فیلم که مهاجرت است، پرداخت.

به گزارش ایسنا، سید مهدی دزفولی در این یادداشت آورده است: «کشور ما در چهار دهه اخیر با موج های متعدد مهاجرت مواجه بوده است که هر کدام دلیل خاصی در برهه های زمانی مشخصی داشته است. به عنوان مثال در سال های جنگ تحمیلی در دهه شصت به دلیل جنگ طولانی مدت و فرسایشی ایران و عراق موج وسیعی از مهاجرین شکل گرفت که اکثرا راهی اروپا و آمریکای شمالی شدند به امید جان سالم به در بردن و زندگی بهتر ساختن برای خود و فرزندانشان، و یا در سال های بعد از جنگ به دلیل نرخ بیکاری بالا و افزایش تحریم ها و فشار اقتصادی به خصوص در سال های ابتدایی دهه هفتاد، عده زیادی یا راهی اروپا شدند و یا راهی ژاپن شدند تا کار کرده و درآمد بالایی کسب کنند و زندگی بهتری را بسازنند. اما این عده نیز به آن چه در انتظارش بودند، نرسیدند.

در دهه هشتاد نیز موج سوم مهاجرت شکل گرفت و به خصوص پس از سال ۸۸ به دلایل گوناگون این مهاجرت ها افزایش یافت. تا پیش از آغاز موج کرونا در جهان، عده زیادی از ایران باز راهی ترکیه یا شمال عراق شدند تا از این طریق به اروپا بروند و به آنچه فکرش را می کردند و انتظارش را می کشیدند برسند اما بسیاری از این تصورات و تخیلات در عالم واقعیت رنگ دیگری داشت و به  آنچه در ذهن مهاجرین می گذشت، نرسید.

مهاجرت امر غریبی است که در ایران به خوبی تبیین نشده است. رها کردن خانواده و سال ها رفاقت و دوستی با عده ای زیاد از دوستان و آشنایان و راهی سرزمینی غریب و ناشناخته شدن شاید در ابتدا ساده باشد اما در نهایت کشنده و زجر آور خواهد بود. شاید تمامی افرادی که از ایران مهاجرت کرده اند و ترک وطن و خانواده کرده اند به این اذعان داشته باشند. اما مهاجرین هم دو دسته هستند. دسته اول که قانونی و با طی مراحل مشخص از ایران می روند که این دسته غالبا یا دارای تحصیلات عالیه و زبان بلد هستند سرمایه مالی لازم را دارند و کمتر دچار مشکل می شوند و دسته دوم که فراوان تر هستند، افرادی هستند که غالبا تحصیلات خاصی ندارند، زبان نابلدند و مهارت خاصی و سرمایه ای نیز ندارند و وقتی راهی غرب می شوند و مهاجرت می کنند تازه اول مشکلات آنهاست. مشکلاتی که فکرش را هم نمی کنند. تهدیدات جانی، از دست دادن پول و سرمایه، سختی کشیدن های طولانی که بعضا چند سال طول می کشد تا شاید به اروپا برسند و بتوانند مستقر شوند و شاید هیچگاه هم نرسند، از دست دادن اعضای خانواده همراهشان و … بخشی از این مشکلات طاقت فرساست. تازه زمانیکه به اروپا هم می رسند و می توانند با هزاران مشقت و سختی سکنی بگیرند، تفاوت فرهنگی، دوری از وطن و خانواده و فکر کردن به گذشته هم آزارشان می دهد.

مهاجرت امری ساده نیست، امری جانکاه است که باید درباره آن به درستی پژوهشی و تحقیق کرد و سخن گفت تا جامعه و افراد جوان و میانسال درباره آن آگاهی پیدا کنند.

مستند «زمزمه های گمشده در دوردست» به کارگردانی دوست عزیزم منصور فروزش و تهیه کنندگی مشترک من با وی، روایت همین دشواری ها و سختی های امر مهاجرت در اروپا است. اینکه مهاجرینی که از اقصی نقاط ایران راهی اروپا می شوند، با رده سنی های مختلف و با فرهنگ های مختلف و مهارت های گوناگون، با چه چیزی مواجه می شوند. اساسا مهاجرت چه مصائبی دارد و واقعیت مهاجرت چیست. این ها سوالاتی است که تلاش کرده ایم در این مستند ۵۴ دقیقه ای به آنها پاسخ دهیم و به دنبال به تصویر کشیدن آن ها از زبان مهاجرین غیر قانونی ایرانی هستیم.

مستند “زمزمه های گمشده در دور دست” به ماقبل رسیدن برخی از این مهاجرین به مقصدشان می پردازد و تلاش داریم در قسمت دوم این مستند که انشاالله به زودی تولید آن آغاز خواهد شد به این بپردازیم که وقتی این افراد به مقصد مورد نظر خورد می رسند حالا با چه چیزی مواجه می شوند؟ آیا به هدفشان که در ذهنشان بوده رسیده اند یا نه؟ آنچه که به دنبالش بوده اند محقق شده یا خیر؟

این مستند این روزها در جشنواره جهانی سی و هشتم فیلم فجر در حال اکران و نمایش است، و علاقمندان می توانند با مراجعه به سایت سینماتیکت و تهیه بلیط، به تماشای این مستند بنشینند.

موضوع مهاجرت موضوعی نیست که صرفا بتوان در چند جمله و چند دقیقه سخنرانی و حرف درباره آن سخن گفت و یا چند فریم عکس حقش را ادا کند. موضوعی است که نیاز به پژوهش های مفصل میدانی و تولید کتاب و فیلم و … دارد و امیدوارم به دلیل اهمیت این موضوع و اینکه سالانه چندین هزار نفر از ایران راهی غربت می شوند به امید اینکه شاید زندگی بهتری برای خود و فرزندانشان بسازند، اما با واقعیت دیگری مواجه می شوند، درباره آن حرف زده شود و کارهای متعدد مکتوب و تصویری تولید شود تا به جامعه ایران آگاهی بخشی شود.

این مستند تلاشی است برای نشان دادن بخشی از این واقعیت ها که امیدواریم توانسته باشیم به خوبی بخشی از این موضوع را به نمایش درآورده باشیم و مخاطبین با آن ارتباط برقرار کنند و مستندی باشد که جریان ساز شود.»

 

 

 

بی‌پناهی پناهجویان ایرانی در اروپا/ از تراژدی مهاجرت چه می‌دانیم؟

بی‌پناهی پناهجویان ایرانی در اروپا/ از تراژدی مهاجرت چه می‌دانیم؟

تهیه‌کننده و کارگردان مستند زمزمه‌های گمشده در دوردست ضمن اشاره به ویژگی‌های این مستند از نسبت آن با مسئله فراگیر پناهجویی از ایران به کشورهای اروپایی، توضیحاتی ارائه کرد.

منصور فروزش تهیه‌کننده و کارگردان فیلم مستند «زمزمه‌های گمشده در دوردست» که از آثار حاضر در سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر است، درباره ایده اولیه ساخت این مستند به خبرنگار مهر گفت: در سال‌های اوج بحران پناهجویان در اروپا برای اکران فیلمم در یک جشنواره به اروپا رفتم و آنجا شرایط بسیار اسفناک پناهجویانی را که عموماً از سوریه آمده بودند، از نزدیک دیدم. این تصویر بسیار متفاوت با تصویری بود که پیش از آن درباره مساله پناهجویان در ذهن داشتم. به همین دلیل هم مساله برای من از یک ذهنیت برخاسته از رسانه و اطلاعات رایج در جامعه که از زمان کودکی همه ما با آن مواجه هستیم تبدیل به یک عینیت دهشتناک شده بود. این آغاز یک درگیری ذهنی با مساله بود. مثلاً اینکه در بزرگترین شهرهای اروپا با خانواده‌هایی مواجه می‌شوید که زبان محلی را بلد نیستند و در کوچه و خیابان و کنار اتوبان و جاده با هرچه دستشان آمده برای خودشان یک محل زندگی فراهم کرده‌اند، چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد.

وی افزود: این صحنه‌ها هیچ تناسبی با آن تصور زندگی در اروپا که در فیلم‌ها و کارتن‌های کودکی ما سراسر با نور و رنگ و شادی ترسیم شده بود نداشت.

ابعاد مختلف مسئله پناهجویان در اروپا

این مستندساز ادامه داد: بعد از اینکه برای تحصیل به اروپا آمدم، مساله برایم واضح‌تر شد، یعنی مساله مهاجرت غیرقانونی شهروندان خاورمیانه به اروپا نه تنها ماهیتش را برایم به عنوان یک مساله صرفاً انسانی که حمایتی صددرصدی در اروپا دارد از دست داد بلکه ابعاد مختلف دیگری هم به آن اضافه شد. مثلاً مساله پناهجویان در کشورهای اروپایی امروز چندین وجه مختلف دارد که می‌توان به ارتباط آن با امنیت ملی کشورها و همینطور برخاستن صداهای مخالف در جوامع اروپایی و در میان شهروندان اروپا اشاره کرد. به همین دلیل هم هست که در نحوه مواجهه با پناهجویان کاملاً با بدبینی و عدم توافق بین دولت‌ها و حتی مردم اروپا مواجه هستیم.

برای من واضح بود که پناهجویانی که از کشورهای جنگ زده به اروپا سرازیر شده بودند دلیلی قابل درک برای کار خود داشتند. اما مسأله پناهجویان ایرانی یک مساله متفاوت و قابل بحث بوده و هست وی افزود: در این بین برای من واضح بود که پناهجویانی که از کشورهای جنگ زده به اروپا سرازیر شده بودند دلیلی قابل درک برای کار خود داشتند. اما مسأله پناهجویان ایرانی یک مساله متفاوت و قابل بحث بوده و هست. به همین دلیل با دوستانی که در مساله پناهجویان کار تخصصی و دانشگاهی انجام داده بودند وارد بحث شدیم تا به یک مدل مشخص و دقیق برای بررسی موضوع دست پیدا کنیم. در این بین یکی از شانس‌های ما حضور خانم دکتر غلامپور بود که در دوره دکتری تحقیقات مفصلی راجع به پناهجویان ایرانی انجام داده‌اند.

این مستندساز ادامه داد: این همکاری با شروع رایزنی با نهادهای مربوط به مساله پناهجویان برای اخذ مجوز شروع شد، تقریباً برای نمایندگی‌های صلیب سرخ در ۱۲ کشور نامه نگاری شد تا بتوانیم برای فیلمبرداری مجوز بگیریم اما همه آنها به انواع روش‌ها با درخواست ما موافقت نکردند. تا اینکه صلیب سرخ صربستان دسترسی محدودی برای تصویربرداری در یکی از کمپ‌های تازه تاسیس در یکی از شهرهای کوچک مرزی را به ما داد.

ایران؛ تنها کشور با سیر صعودی پناهجویی به اروپا

فروزش بیان کرد: اهمیت این موضوع زمانی برای ما بیشتر شد که دیدیم در میان ۱۰ کشوری که آمار بیشترین پناهجو را در اروپا دارند، تنها ایران است که آهنگ رشد تعداد پناهجویانش در اروپا صعودی است. در حالی‌که مثلاً افغانستان یا سوریه که از نظر تعداد پناهجویان، بالاتر از ایران قرار دارند آهنگی نزولی را در پیش گرفته‌اند. این یک زنگ خطر محسوب می‌شود.

وی افزود: باید توجه داشت که مساله ما و این فیلم معطوف به مساله مهاجرت از مبادی غیرقانونی است و نه مهاجرت‌های قانونی از جمله کاری، شغلی یا تحصیلی، چرا که تفاوت این دو راه مهاجرت بسیار زیاد و متفاوت است. چرا که در مهاجرت از مبادی غیرقانونی ما با ۲ مساله جدی مواجه هستیم اول اینکه فرد هیچ حقوق قانونی تاکید می‌کنم هیچ حقوق قانونی ندارد، یعنی عملاً به دلیل عدم وجود مدارک قانونی فرد در سیستم قانونی و رسمی که ملزم به حمایت از حقوق افراد است جایگاه شناخته شده‌ای ندارد. یعنی وقوع هر نوع اتفاق برای فرد از هر نوع و جنس از سوی قانون غیرقابل ردیابی است. به همین دلیل هم هست که طبق آمار کمیساریای عالی پناهندگان و بر اساس گزارش گاردین در بین سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ بیشتر از ۱۸۰۰۰ کودک که در اروپا ثبت پناهندگی کرده بودند، ناپدید شده‌اند که البته بی تردید به دلیل اینکه بخش قابل توجهی از افراد به محض ورود اطلاعاتشان ثبت نمی‌شود این عدد می‌تواند به مراتب بالاتر باشد و این عدد تنها مربوط به کسانی است که بعد از ثبت در یکی از کشورهای اتحادیه مفقود شده‌اند و نه همه مفقودی‌ها.

بی‌پناهی پناهجویان ایرانی در اروپا/ از تراژدی مهاجرت چه می‌دانیم؟

این کارگردان مطرح کرد: پس مساله اول حقوق افراد است، یعنی فرد به عنوان پناهجو در طول سفر و حتی بعد از رسیدن به مقصد مورد نظر از نظر قانونی به عنوان یک فرد با حقوق مشخص در نظر گرفته نمی‌شود. مساله دوم مساله خطرات و تهدیدهای این تصمیم وحشتناک است. چرا که فرد باید از بین جنگل، کوه و دشت در روزهای بارانی و شب‌های برفی عبور کند تا بتواند به مقصد مورد نظر برسد. این سفر یک سفر تفریحی یا طبیعتگردی نیست، چرا که افراد زیادی به دلیل تشنگی یا گرسنگی، یخ زدگی، سرمازدگی، یا مواجه شدن با گروه‌های تندرو محلی، راهزنان و یا حیوانات وحشی جان و مال خود را از دست می‌دهند. این‌ها در صورتی است که مساله خطرات قاچاقچیان انسان یک خطر غیرقابل چشم پوشی است. در کنار اینها باید اضافه کرد که از نظر کشوری که فرد به آن ورود غیرقانونی داشته است، فرد و خانواده او مجرم هستند و بعد از دستگیری باید مدتی را در زندان بگذرانند.

فروزش مطرح کرد: خانواده‌هایی بوده‌اند که در زندان کشورهای مختلف میان مجرمان خطرناک نگهداری شده‌اند و هرکدام از افراد خانواده در یکی از زندان‌ها گرفتار شده‌اند. این‌ها واقعیت‌هایی است که کمتر در طول این سال‌ها به آنها پرداخته شده است. در واقع ما در این مستند سعی می‌کنیم واقعیت را تا جایی که ممکن است برای مخاطب بیان کنیم و فکر می‌کنم نقطه تفاوت این مستند با کارهایی از این دست که برای رسانه‌های عموماً خارجی ساخته شده، این است که در آن مستندها معمولاً مستندساز با هدف جلب حمایت سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی سعی در نمایش شرایط اسفناک اقامت پناهجویان داشته است.

امواج مهاجرت و سرنوشت‌های نامعلوم

سید مهدی دزفولی به عنوان دیگر تهیه کننده این مستند هم به خبرنگار مهر گفت: ما در این سال‌ها به دلیل مشکلات عمده اقتصادی و معیشتی در ایران و همچنین تصور غالب و بعضاً نادرست از زندگی مطلوب و رویایی در غرب شاهد سیل مهاجرت غیر قانونی از ایران به اروپا و به خصوص اروپای شمالی و اروپای غربی بوده‌ایم و هستیم. این موج مهاجرت برای اولین بار در سال‌های جنگ ایران و عراق در دهه شصت رخ داد. در آن سال‌ها سیلی از مهاجرین به اروپا سرازیر شدند و بخشی از آنها البته در آن سال‌ها به ژاپن نیز رفتند تا به زندگی رویایی و مطلوب خودشان برسند اما برای خیلی‌ها این زندگی رویایی تبدیل به وضعیتی کاملاً متفاوت با تصور اولیه افراد شد چون واقعیت چیز دیگری بود که فکرش را هم نمی‌کردند. پس از جنگ در دهه هفتاد باز شاهد موج دوم این مهاجرت‌ها بودیم. پس از وقایع سال ۸۸ هم باز شاهد موج سوم مهاجرت غیر قانونی بودیم و در این سال‌های اخیر به دلیل تشدید تحریم‌ها و سخت‌تر شدن معیشت مردم در ایران، شاهد موج چهارم بوده‌ایم. البته در این میان هم عده زیادی به اروپا مهاجرت کردند اما همانند این چهار موجی که عرض کردم، گسترده و پر تعداد نبوده است.

در ایران تصور روشنی در این باره وجود ندارد و به همین دلیل شاهد اتفاقات تلخی برای مهاجران ایرانی غیرقانونی در اروپا هستیم. کشته شدن در مسیر مهاجرت، آوارگی، دزدیده شدن، به تاراج رفتن سرمایه آنها و در نهایت حتی رسیدن به اروپا اما مواجه شدن با واقعیت‌های زندگی به عنوان یک خارجی بخشی از این سرنوشتی است که در انتظار مهاجرین غیر قانونی است دزفولی عنوان کرد: طبق آمار، ما بیش از هفت میلیون ایرانی خارج از کشور داریم که در حدود یک سوم از این تعداد مهاجران غیر قانونی هستند که از مرز ترکیه و یا مرز کردستان عراق به اروپا رفته‌اند. پرداختن به مهاجرت غیرقانونی و آسیب‌شناسی و درمان آن به نظر من نیاز به تولید مستندهای جدی و مفصلی دارد که به این چالش به صورت عمیق و درست بپردازد.

این تهیه‌کننده مطرح کرد: در ایران تصور روشنی در این باره وجود ندارد و به همین دلیل شاهد اتفاقات تلخی برای مهاجران ایرانی غیرقانونی در اروپا هستیم. کشته شدن در مسیر مهاجرت، آوارگی، دزدیده شدن، به تاراج رفتن سرمایه آنها و در نهایت حتی رسیدن به اروپا اما مواجه شدن با واقعیت‌های زندگی به عنوان یک خارجی بخشی از این سرنوشتی است که در انتظار مهاجرین غیر قانونی است.

وی در پایان درباره تولید این اثر بیان کرد: پیش تولید این مستند در سال ۱۳۹۸ شروع شد، در سال ۱۳۹۹ تولید و پس تولید آن به پایان رسید که کار فشرده و سنگینی نیز بوده است. امیدوارم این اثر در اولین حضور جشنواره‌ای خود در جشنواره جهانی فیلم فجر بتواند دیده شود، بدرخشد، حرفش نیز شنیده شود. در ادامه بتواند در جشنواره‌های بین‌المللی دیگر هم حضور یابد و جریان ساز هم بشود. به امید خدا در برنامه‌های سال جاری و سال آینده ما تولید قسمت دوم این مستند هم وجود دارد که قسمت بعدی آن پرداختن به سرنوشت این آدم‌ها و شنیدن قصه آنها بعد از رسیدن به هر یک از کشورهای اروپایی است.