Tag: سید محمدمهدی دزفولی

نویسنده کتاب«سال آخر» : این کتاب نگاهی به سال آخر حیات امام خمینی (ره) است

نویسنده کتاب «سال آخر» گفت: این کتاب به بررسی پیام‌های امام خمینی (ره) در یک سال آخر حیاتشان یعنی سال‌های ۶۷ تا ۶۸ پرداخته است.

نویسنده کتاب«سال آخر» : این کتاب نگاهی به سال آخر حیات امام خمینی (ره) استمحمد مهدی دزفولی نویسنده و پژوهشگر کتاب سال آخر در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما افزود: این کتاب به علت اهمیت سیاسی و اجتماعی که در آن مقطع تاریخی وجود داشت جمع آوری و نگارش شده است.
وی گفت: افرادی که تمایل به شناخت انقلاب اسلامی دارند ابتدا باید تفکرات حضرت امام (ره) را بشناسد و این کتاب کمک قابل توجهی به نسل جوان خواهد کرد تا با انقلاب اسلامی و طرز تفکر حضرت امام (ره) آشنایی بیشتری پیدا کنند. آقای دزفولی افزود: حضرت امام (ره) در سال آخر زندگیشان پیام‌های مهمی را به سران کشور و همچنین دنیای اسلام مخابره کردند که آثار آن همچنان قابل مشاهده است.
وی گفت: کتاب «سال آخر» حاصل یک سال پژوهش است که در ۱۴۰ صفحه به بررسی ۱۰ پیام مهم حضرت امام پرداخته است و همچنین تعدادی از تصاویر جلسات، دستخط امام و برشی از روزنامه‌های مربوط به سال پایانی حیات امام (ره) در انتهای این کتاب منتشر شده است.

محمد مهدی دزفولی نویسنده کتاب «سال آخر»، آثار دیگری مانند شهید روز هشتم، جنگ و صلح، قمار و مصاف منتشر کرده است که به موضوعات مختلف در حوزه انقلاب اسلامی پرداخته است.

گزارش تصویری آیین رونمایی از کتاب «سال آخر»

گزارش تصویری
آیین رونمایی از کتاب «سال آخر»، شامل بررسی پیام‌ها و کنش‌های سیاسی اجتماعی امام خمینی (ره) در سال پایانی حیات ایشان(۱۳۶۷-۱۳۶۸) نوشته سید محمدمهدی دزفولی عصر یکشنبه ۱۵ مرداد در بنیاد کتاب برگزار شد./عکس: کامیار خطیبی

روایتی مهم از آخرین سال حیات امام خمینی(ره)

اگر اعضای باقی مانده بر موضع سازمان مجاهدین خلق در سال ۶۷ اعدام نمی شدند امام (ره) باید در پیشگاه تاریخ پاسخگو می بود، اهمیت سال آخر حیات امام (ره) با تمامی سال های قبلی رهبری ایشان برابری می‌‎کند.

«سال آخر» رونمایی می‌شود/بررسی کنش های سال آخر حیات امام خمینی

«سال آخر» رونمایی می‌شود/بررسی کنش های سال آخر حیات امام خمینی

آئین رونمایی کتاب «سال آخر»، شامل بررسی پیام‌ها و کنش‌های سیاسی اجتماعی امام خمینی (ره) در سال پایانی حیات ایشان نوشته سید محمدمهدی دزفولی یکشنبه ۱۵ مرداد در بنیاد کتاب برگزار می‌شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، آئین رونمایی کتاب «سال آخر»، بررسی پیام‌ها و کنش‌های سیاسی اجتماعی امام خمینی (ره) در سال پایانی حیات ایشان (۱۳۶۷_۱۳۶۸) نوشته سید محمدمهدی دزفولی یکشنبه ۱۵ مرداد در بنیاد کتاب برگزار می‌شود.

سال آخر حیات امام راحل اتفاقات مهمی افتاد و تصمیمات مهم‌تری گرفته شد که در سرنوشت کشور تأثیری حیاتی داشته است. کتاب سال آخر ضمن بیان این اتفاقات، آن‌ها را مورد بررسی و تحلیل قرار می‌دهد.

مراسم رونمایی مورد اشاره یکشنبه ۱۵ مرداد از ساعت ۱۶ الی ۱۸ به بنیاد کتاب واقع در خیابان سمیه، قبل از چهارراه نجات اللهی، پلاک ۲۴۱، ساختمان مجامع، طبقه اول برگزار می شود.

 

چاپ جدید کتاب ها

سه کتاب قمار، جنگ و صلح، و کتاب مصاف در هفته های اخیر به چاپ دوم رسیدند و به زودی راهی بازار نشر می شوند.

کتار قمار در نیمه دوم سال ۱۳۹۹ به چاپ رسید و به بررسی ماجرای مذاکرات مخفیانه ایران و آمریکا در سال های ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ پرداخته است که با نام مذاکرات مخفیانه مک فارلین معروف شد. کتاب پس از حدود دو سال و نیم با چاپ اول ۱۰۰۰ نسخه به اتمام رسید و چاپ دوم هزار نسخه ای آن به زودی راهی بازار نشر می شود.

کتاب جنگ و صلح درباره قطعنامه ۵۹۸ در تیرماه ۱۴۰۰ رونمایی شد و ظرف کمتر از یک سال و نیم به چاپ بعدی رسیده است و در اختیار علاقمندان قرار دارد.

کتاب مصاف هم در بهمن ۱۴۰۱ به چاپ اول ۱۰۰۰ نسخه ای رسید و در کمتر از سه ماه چاپ آن به اتمام رسید و چاپ دوم آن هم به زودی راهی بازار نشر می شود.

از استقبال مخاطبین ممنونم و کمال تشکر را دارم و امیدوارم این استقبال ها ادامه داشته باشد. این جنس کتاب ها و محتواها، جنس محتوای خاصی است و مخاطب خاصی هم آن را پیگیری می کند و امیدوارم مخاطبین این کتاب ها وسیعتر هم بشود و کتاب هایی باشند که بتوانند تاثیر مثبت و جدی بر مخاطبین داشته باشند و روایت درستی را از تاریخ معاصر و به خصوص تاریخ انقلاب اسلامی ارائه کنند.

 

هر سه این کتاب ها در سایت های فروش کتاب به صورت مجازی و همچنین کتاب فروشی های معتبر در سراسر کشور در دسترس می باشند. چنانچه دسترسی راحتی به این کتاب ها نداشتید می توانید درخواست خود را برای من به ایمیل sm.dezfouli@gmail.com ارسال کنید.

تحلیل ۱۰ پیام مهم امام خمینی(ره) از جام زهر تا عزل آیت‌الله منتظری در یک کتاب

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، سال آخر زندگی امام خمینی(ره) پرفراز و نشیب بود؛ از همان ماه‌های ابتدایی سال ۶۷ که در تکاپوی قبول قطعنامه بودند و تا اواخر عمر ایشان که نامه عزل منتظری را صادر کردند. محمدمهدی دزفولی نویسنده آثاری چون «قمار»، «جنگ و صلح» و «مصاف» این بار به این سوژه پرداخته است و از انتشار کتاب جدیدش با عنوان «سال آخر» خبر می‌دهد.

دزفولی درباره بن مایه محتوایی این اثر به خبرنگار کتاب و ادبیات فارس گفت: کتاب «سال آخر» مربوط به آخرین سال زندگی دنیوی امام خمینی(ره) در بازه زمانی خرداد ۶۷ تا خرداد ۶۸ است. در این کتاب ۱۰ پیام مهم امام خمینی(ره) را که در همین بازه زمانی صادر کردند، مورد بررسی قرار دادیم. ساختار کتاب بدین شکل است که در هر بخش ابتدا پیام امام را ذکر و بعد، تجزیه و تحلیلش کرده‌ایم.

۱۰ پیام صریح امام خمینی

وی درباره ۱۰ بخش‌ اصلی این کتاب اظهار داشت: اولین پیام مربوط به سقوط هواپیمای مسافربری ایران در سال ۶۷ است که منجر به شهادت ۲۹۰ نفر از هموطنانمان شد. در آن موقع آیت‌الله منتظری نامه‌ای می‌نویسد و امام خمینی نیز در پاسخ به وی این نامه را یادداشت می‌کنند. امام خمینی در این پیام می‌فرمایند که الان عقب‌نشینی در جنگ، خیانت به اسلام و رسول‌الله است. بر همه واجب است از جبهه‌های جنگ حمایت کنند و اگر سپاه هم امروز مقاومتی نکند تبدیل به سپاهی ذلیل و خوار و خفیف می‌شود. این پیام، یک پیام حماسی و بسیار مهم است.

۲ هفته بعد از این پیام، یعنی در ۲۷ تیر ۶۷ امام خمینی(ره) پیامی را به طور مفصل در سالروز شهادت حجاج ایرانی در پی پذیرفتن قطعنامه ۵۹۷ صادر کردند. ایشان در این نامه گفتند که من جام زهر را نوشیدم و آبروی خود را با خدا معامله کردم. البته تحلیلی هم از جنگ ارائه می‌دهند و دعا می‌کنند زودتر از دنیا بروند.

سومین پیام بررسی شده، پیام سازندگی در شهریور سال ۶۷ است. در این پیام به سازندگی و بازسازی کشور می‌پردازند. ما در این بخش، این موضوع را تجزیه و تحلیل کرده‌ایم که نگاه امام نسبت به قبل و بعد از جنگ عوض شده است یا خیر؟

پیام بعدی امام در شهریور همان سال با موضوع اعدام منافقین صادر شد؛ منافقینی که بر سر موضع خود ماندند یا در عملیات مرصاد به امید فتح ایران به کشورمان حمله کرده بودند. پیامی تند است و گفته‌اند این افرادی که بر سر موضع خود هستند به خاطر خیانتی که به اسلام و کشور کرده‌اند و با توجه به اینکه خیانت منافقین بدتر از کفار است، باید اعدام شوند.

پیام پنجم مربوط است به سلمان رشدی و ارتداد وی. بعد از پایان جنگ عده‌ای فکر می‌کردند که امام از مواضع خود عقب‌نشینی کرده، اما با صدور حکم ارتداد سلمان رشدی نشان دادند که بر سر مواضع خودشان هستند و بعد از آن نیز پیام تاریخی به گورباچف دادند.

هفتمین پیام امام خمینی(ره) برای مجمع تشخیص مصلت نظام است و اینکه امام خمینی مصلحت را برای اداره نظام در برابر شرایط پیچیده جهانی مهم می‌دانستند.

اسفند ۱۳۶۷ امام پیامی را با عنوان منشور روحانیت مبارز صادر کردند. ایشان، تحلیل و تجزیه مفصلی از جریان روحانیت داشتند و اظهار داشتند که بعضی از جریان روحانیت با کوته‌فکریشان به اسلام و جامعه اسلامی ضربه می‌زنند و از روحانیت احمق و بیشعور نام می‌برند. منشور روحانیت امام، مرام‌نامه ایشان است.

 پیام بعدی مربوط به به عزل آیت‌الله منتظری از قائم مقامی رهبری در فروردین ۶۸ است. ایشان با این نامه نشان دادند که به بالاتر از ریاست جمهوری هم اغماضی ندارند و اگر خطری برای آینده انقلاب اسلامی حس کنند، آن‌ها را عزل می‌کنند. این پیام نشان می‌دهد که امام اهل مدارا و سازش نیست.

آخرین پیامی هم که بررسی کردیم، پیام ایشان برای تغییر قانون اساسی است.

امام خمینی تا آخرین لحظات عمرش انقلابی ماند

دزفولی نویسنده کتاب مصاف در پایان با اشاره به اینکه حیات سال آخر امام خمینی(ره) در مسیر انقلاب اسلامی بسیار تأثیرگذار بود، بیان کرد: به جرأت می‌توان گفت که حیات سال آخر امام خمینی(ره) به لحاظ تأثیرگذاری برابری می‌کند با همه سال‌های حیات وی. چرا که ریل‌گذاری تاریخی شد و مسیر انقلاب اسلامی را تا به امروز مشخص کرد.

البته مسأله سلمان رشدی در سال گذشته نشان  داد که تصمیات امام هنوز زنده و تأثیرگذار است و به نظرم باید مورد توجه باشد. امام نیز تا آخرین لحظه حیاتشان انقلابی ماندند و برخلاف اینکه افرادی پا به سن می‌گذارند و محافظه به کار می‌شوند این اتفاق برای ایشان نیفتاد و انقلابی ماندند.

وی در انتها ابراز امیدواری کرد، این کتاب زودتر به نشر برسد و مجوزش از مؤسسه امام خمینی (ره) صادر شود. چرا که شناخت امام برای این روزها، برای پاسخگویی به شبهات و اینکه چطور نظام انقلاب اسلامی را پی ریزی کردند، مهم است و باید بتوانیم تجزیه و تحلیل درستی داشته باشیم.

صدایی که از درون حوزه‌ها مقابل انقلاب اسلامی بود

 امام خمینی (ره) در یکی از مشهورترین نامه‌های خود که با عنوان منشور روحانیت شهرت یافت، جمله‌ای دارند با این مضمون که «خون دلی که پدر پیرتان از دسته متحجر خورده است، هرگز از سختی‌ها و فشار‌های دیگران نخورده است.» به عنوان سؤال اول، چطور شد که سراغ موضوع برخی مخالفت‌ها از درون حوزه با حرکت امام خمینی (ره) رفتید و تصمیم گرفتید درباره آن کتاب بنویسید؟

واقعیت این است که انقلاب اسلامی ایران مخالفان و دشمنان زیادی داشته و دارد و در این سال‌ها درباره مخالفان انقلاب در داخل و خارج کتاب‌هایی نوشته و بحث‌های زیادی شده است. منظور من هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی است، اما یکی از این دشمنی‌ها و مخالفت‌ها که شاید زیاد درباره آن بحث نشده و کتاب زیادی هم نوشته نشده، اما مهم و کلیدی و قابل تأمل است، مخالفت عده‌ای از روحانیون و مراجع تقلید مشهور با انقلاب اسلامی مردم ایران و رهبری حضرت امام (ره) بوده است. در افکار عوام جامعه شاید اینطور جا افتاده باشد که انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ انقلاب روحانیون بود و روحانیت قدرت را به دست آورد و حوزه‌های علمیه مثلاً از طریق انقلاب اسلامی توانستند به مقامات رسمی حکومتی برسند یا به تعبیر شریعتی روحانیت یک حزب تمام بود و است! و روحانیت یکدست است و همه باهم هستند!

 

 تصور عامیانه کسانی که اتفاقات آن سال‌ها را ندیده یا رصد نکرده‌اند تا حدی این دیدگاه را تأیید می‌کند که روحانیت در همراهی با امام خمینی (ره) یک دست بوده است!

در واقع اصلاً اینگونه نبوده و نیست. حرکتی که مرحوم حضرت امام (ره) در سال ۱۳۴۲ شروع کردند و ۱۵ سال بعد در سال ۱۳۵۷ به نتیجه و ثمر رسید، مخالفان جدی در میان روحانیون و حوزه‌های علمیه داشت و همچنان هم دارد. ما مرجع تقلیدی همانند آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری داشتیم که علناً از شاه و دربار حمایت می‌کرد و چشم به روی همه نقص‌ها و ظلم‌های دستگاه شاه بسته بود و حتی حاضر نبود علیه اسرائیل حرفی بزند! و مخالف انقلاب به رهبری امام بود و حتی ردپای ایشان در کودتای نقاب (نوژه) هم دیده می‌شود.

 

 در سطح مرجعیت آیا شخص دیگری مانند شریعتمداری وجود داشت که با انقلاب و امام مخالف باشد؟

ما مرجعی همانند سیدمحمد شیرازی که بزرگ و پدر معنوی همین جریان شیرازی‌های امروز است، داشتیم که مثلاً در دوره جنگ تحمیلی درباره شهید نامیده شدن کشته‌های ایرانی در مقابل ارتش صدام احتیاط می‌کرد و این افراد را شهید نمی‌دانست و معتقد بود حرکت امام و انقلاب اسلامی مردم ایران حقانیت و اصالت ندارد و به همین دلیل با انقلاب و امام (ره) مخالفت می‌کرد. این فرد همان کسی است که اول که امام (ره) به عراق تبعید شدند، از ایشان هم استقبال کردند و در وصف ایشان شعر هم سرودند، اما بعد‌ها در دهه ۵۰ تبدیل به مخالف و منتقد امام (ره) شد، حتی بعد از پیروزی انقلاب، ایران هم آمد و در قم هم ساکن شد و باز مثلاً می‌خواست نشان دهد تغییر موضع داده و با امام همراه است، اما بعداً باز روش سیاسی دیگری انتخاب کرد. ما مرجع تقلیدی داشتیم که قائم مقام رهبری بود. امید امت و امام لقب گرفته بود و خیلی‌ها فکر می‌کردند بعد از رحلت امام می‌شود به روی ایشان حساب کرد و مردی بود که سال‌ها سابقه شکنجه در زندان‌های ساواک را داشت و از پنج نفر اصلی مبارزات بود، اما همین فرد در دهه ۶۰ طوری عمل کرد که گفته‌ها و عملکرد او در واقع حمایت از منافقین و جریان‌های لیبرال شد و علناً به گونه‌ای موضع گرفت که اینگونه القا شود ایستادگی مردم ایران مقابل صدام در حمله به ایران بی‌فایده بوده و ما بی‌جهت جنگیدیم و جنگ برای ما تماماً خسارت و ضرر بوده است!

 

 این گونه مخالفت‌های چهره‌های مشهور در حوزه آیا در همان دوره به پایان رسید؟

این‌ها جریاناتی بودند که همچنان در حوزه‌های علمیه طرفدار دارند و اتفاقاً جدی‌ترین مخالفان انقلاب و امام (ره) همچنان هم در حوزه‌های علمیه همین جریانات هستند. همین جریان شیرازی‌ها را شما در حال حاضر می‌بینید. همین جریان آقای منتظری را مشاهده می‌کنید که هر روز سعی می‌کنند علیه انقلاب و رهبری شبهه‌سازی کنند.

 

 صرف گفتن مخالفت‌ها کفایت می‌کند یا اینکه امروز مخاطب به دنبال چرایی اتفاقات است و باید در این زمینه هم او را روشن کرد؟!

بررسی این جریانات فکری و تاریخی مهم است و من سعی کردم از درون اندیشه امام و انقلاب اسلامی به این جریانات نگاه کنم. پیام منشور روحانیت امام سه ماه قبل از فوت ایشان در اسفندماه ۱۳۶۷ منتشر شده است و فراز پایانی آن دقیقاً وصف حال همین جریانات و افراد است؛ جریاناتی که در میان روحانیت و حوزه‌ها با انقلاب و امام مخالف بودند و هستند و حتی کسی را که فلسفه تدریس می‌کرد، نجس می‌دانستند یا آدم سیاسی بود که موضع‌گیری نسبت به مسائل سیاسی روز داشت و به امام انتقاد می‌کرد و معتقد بود روحانیت نباید در این امور وارد شود! حتی نامه اولی که امام در فروردین ۱۳۶۸ خطاب به آقای منتظری نوشته از این جهت معنی‌دار است. امام می‌فرمایند برای من صرفاً اجرای دستورات خداوند و اصرار بر راه حق مهم است و آینده تاریخ برای من مهم نیست و من اگر تنها بمانم این راه را ادامه می‌دهم. این یعنی اینکه برای امام (ره)، مثل برخی‌ها قضاوت سیاسی و مقطعی برخی سیاسیون مهم نبوده و نیست، بلکه عمل به وظیفه و دستورات خداوند مهم بوده است. برخلاف افرادی مثل آقایان شریعتمداری و منتظری که با حرف سیاسیون و تحریک عده‌ای، مواضع‌شان تغییر می‌کرد و بینش امام را نداشتند، برای خیلی از این‌ها ته مبارزات‌شان مثلاً مخالفت با بهائیت بود. هیچ کاری به جرم و جنایت اسرائیل علیه مسلمانان نداشتند یا معتقد بودند شاه ایران تنها شاه شیعه است و نباید او را تضعیف و همه کار‌های او را باید تأیید کرد، به این بهانه که او به ظاهر شیعه است!

 

 این کار شما اولین اثر در این زمینه است؟

اولین که خیر. قبلاً هم دوستانی در حوزه هنری و در برخی مراکز پژوهشی دیگر همانند مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مشابه این کار‌ها را انجام داده بودند. مثلاً مرکز اسناد انقلاب اسلامی کتابی درباره آقای شریعتمداری دارد به روایت اسناد ساواک یا حوزه هنری دو سه کتاب درباره آقای شریعتمداری و شیخ محمود حلبی (رهبر معنوی انجمن حجتیه) دارد، اما اینکه در یک کتاب به صورت مفصل و مبسوط این جریانات بررسی شوند و مواضع سه مرجع تقلید منتقد مورد بحث قرار بگیرد، این برای اولین بار بوده است.

 

 کتاب برای مخاطب نسل جوان که هیچ تصوری از جریانات سیاسی پیش از انقلاب و سال‌های ابتدایی انقلاب ندارد، جذاب است؟

تلاش شده است برای نسل جدید به خصوص بچه‌های دهه‌های ۷۰ و ۸۰ که ذهنیتی نسبت به دهه اول انقلاب اسلامی ندارند کتاب روان، خوب و جذاب باشد و بتوانند وقتی کتاب را مطالعه می‌کنند با یک سیر سیاسی و تاریخی آشنا شوند و جریانات مخالف انقلاب در دهه اول را بشناسند. این مهم است از این جهت که بچه‌های ما خیلی ذهنیتی نسبت به این مسائل ندارند و صرفاً چیز‌هایی را شنیده‌اند یا در فضای مجازی در اینستاگرام خوانده‌اند. تلاش من این بوده است که این جریانات را تا حد خوبی برای نسل امروز موشکافی و بیان کنم.

 

 درباره آقای منتظری و شریعتمداری همانطور که گفتید کتاب‌های زیادی به نسبت منتشر شده است، اما درباره جریان شیرازی‌ها و سیدمحمد شیرازی تاکنون خیلی کاری نشده است. دلیل شما برای اینکه سراغ این فرد و جریان او رفتید، چه بود؟

اولاً درباره آقای منتظری کتاب‌هایی که منتشر شده است بیشتر روی مسئله سیدمهدی هاشمی و اعدام‌های ۶۷ و نامه فروردین ۶۸ مانور داده شده است. درباره جریاناتی مثل مذاکرات مک فارلین در سال‌های ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ یا نقش آقای منتظری در دستگاه قضایی دهه ۶۰ حرفی زده نشده است که در این اثر سعی کردم برای اولین بار به صورت مفصل، کامل و جدی درباره نقش آقای منتظری و بیت او در جریان مک فارلین توضیح دهم. به هر حال بازی توسط اسرائیلی‌ها چیده شده بود و آقای منتظری هم در همان پازل بازی کرد و این مهم بود. پس این یک فصل تمایز!

در مورد آقای شریعتمداری هم بحث ایشان در حمایت از اسرائیل و کودتای نوژه مطرح شده است که تقریباً قبلاً خیلی به این‌ها پرداخته نشده و برای اولین بار به این جریانات اشاره شده و این‌ها فصل تمایز این کار با کار‌های گذشته است که برخی‌ها جسته و گریخته منتشر کرده‌اند.

اما درباره جریان شیرازی‌ها به دلیل اینکه این جریان در یک دهه اخیر حاد و جدی‌تر از قبل شده است، نیاز به شناخت این‌ها و افکارشان است. شیرازی‌ها از خاندان‌های اصیل در جهان تشیع هستند و بسیاری از آن‌ها از مراجع تقلید بوده‌اند و نسل آن‌ها به مرحوم میرزای شیرازی زعیم شیعیان در دوره قاجاریه و ناصرالدین شاه می‌رسد که صاحب فتوای مشهور تحریم تنباکو بوده است، اما همین جریان شیرازی‌ها دو دسته هستند؛ دسته‌ای که با انقلاب اسلامی و امام (ره) همراه بودند، همانند آقا سیدرضی شیرازی که امام جماعت مسجد شفا یوسف‌آباد بودند و اول انقلاب هم از مسئولان کمیته‌های انقلاب اسلامی بودند و توسط فرقان هم در سال ۱۳۵۸ ترور شدند. گروه دیگری همین جریان سیدمحمد شیرازی و سیدصادق شیرازی هستند که از همان دهه اول انقلاب شروع به مخالفت با امام و انقلاب کردند و مواضع امروز این‌ها را می‌بینید که کاملاً در راستای منافع استعمار و اختلاف‌اندازی در میان مسلمانان است.

من سعی کردم به جریان‌شناسی این‌ها هم بپردازم که به نظرم مهم و کلیدی است و نباید ساده از کنار آن عبور کرد، به دلیل آنکه همین اختلاف‌اندازی‌ها باعث صدمات جبران‌ناپذیری در جهان تشیع و اهل سنت شده است.

 

 فکر می‌کنید از کتاب شما چقدر استقبال شود و چقدر همین جریانات روحانیتی که در حوزه‌های علمیه امروز ما هستند با آن مخالفت خواهند کرد؟

قطعاً که مخالفت می‌شود و این جریانات را تأیید نمی‌کنند، اما مهم این است که این حرف‌ها زده شود و تاریخ سیاسی ما از این جهات هم گفته شود. بالاخره روحانیت اگر افراد فداکار و مبارزی همانند شهیدان بهشتی، مطهری، مفتح و باهنر به رهبری امام (ره) داشت که دستگاه ظلم و جنایت شاه را جمع کردند، افرادی هم دارد که کاملاً در راستای تأمین منافع برخی از دشمنان ایران حرکت کرده و می‌کنند و حامیان جدی هم هنوز دارند. آقای شریعتمداری فوت شد، اما همان تفکرات و تحلیل‌ها هنوز در میان شاگردان و علاقه‌مندان ایشان و برخی از روحانیون وجود دارد. آقای منتظری فوت شدند، اما مواضع شاگردان و نزدیکان ایشان را که می‌بینید. تکلیف جریان شیرازی‌ها هم که مشخص است.

 

 گویا قبل از شما آقای محسن کدیور هم درباره برخی از روحانیون منتقد انقلاب اسلامی و حضرت امام (ره) کتاب‌هایی را به صورت مجازی منتشر کرده‌اند. 

بله آقای کدیور در دهه ۹۰ درباره آقایان احمد آذری‌قمی، سیدکاظم شریعتمداری، منتظری و اخوان زنجانی و مرحوم علامه طباطبایی کتاب‌هایی را منتشر و سعی کرد با قرائت خودشان بگوید انقلاب اسلامی و امام (ره) دشمنان جدی در حوزه‌ها و در میان روحانیت داشت و خودش دشمن روحانیت بود و با این قرائت اصالت و حقانیت حرکت امام (ره) را زیر سؤال ببرد، اما بسیاری از تحلیل‌های او خدشه‌دار است و گاهی به عنوان مثال درباره مرحوم علامه طباطبایی و آقای شریعتمداری حرف‌هایی را زده‌اند که سند تاریخی درست و دقیقی ندارد و صرفاً برداشت‌های شخصی ایشان برای تفسیر سیاسی مطلوب‌شان از تاریخ است.

 

برای مشاهده اصل خبر در سایت جوان آنلاین و روزنامه جوان می توانید اینجا را کلیک نمائید.

وطن امروز در گفتگویی با نویسنده کتاب مصاف

محمدعلی میرزایی، روزنامه‌نگار: انقلاب اسلامی مردم ایران فراز و نشیب‌های فراوانی داشته است و درباره ابعاد مختلف آن در ۴ دهه اخیر کتاب‌های مختلف و فراوانی نوشته و نشست‌های تخصصی بسیاری برگزار شده است اما یکی از ابعاد انقلاب اسلامی بویژه در دهه اول پیروزی انقلاب که کمتر به آن توجه شده است، سنگ‌اندازی برخی روحانیون در سال‌های قبل و بعد از پیروزی انقلاب در مقابل حرکت انقلابی امام(ره) و انقلاب اسلامی مردم ایران بود. اخیرا کتابی با عنوان «مصاف» توسط نشر معارف به زیور طبع آراسته شده که درباره همین ماجرا و مخالفت عده‌ای از روحانیون سرشناس با انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره)‌ است که توسط سیدمحمدمهدی دزفولی، پژوهشگر و مستندساز تالیف شده است. با دزفولی درباره این کتاب و چگونگی نگارش آن گفت‌وگو کردیم.

* چطور شد سراغ این موضوع رفتید؟

ممنون از شما که فرصتی در اختیار من قرار دادید. ببینید! واقعیت این است که انقلاب اسلامی ایران، مخالفان و دشمنان زیادی داشته و دارد که در این سال‌ها درباره مخالفان انقلاب در داخل و خارج کتاب‌هایی نوشته و بحث‌های زیادی شده است؛ منظور من، هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی است اما یکی از این دشمنی‌ها و مخالفت‌هایی که شاید زیاد درباره آن بحث نشده و کتاب زیادی هم نوشته نشده اما مهم و کلیدی و قابل تامل است، مخالفت عده‌ای از روحانیون و مراجع تقلید مشهور با انقلاب اسلامی مردم ایران و رهبری حضرت امام(ره)‌ بوده است. در افکار عوام جامعه شاید این طور جا افتاده باشد که انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ انقلاب روحانیون بود و روحانیت قدرت را به دست آورد و تحصیل‌کرده‌های حوزه‌های علمیه مثلا از طریق انقلاب اسلامی توانستند به مقامات رسمی حکومتی برسند یا به تعبیر شریعتی، روحانیت یک حزب تمام بود و هست! و روحانیت یکدست است و همه با هم هستند! اما در واقعا اصلا این گونه نبوده و نیست. حرکتی که حضرت امام(ره)‌ سال ۱۳۴۲ شروع کرد و ۱۵ سال بعد در ۱۳۵۷ به نتیجه و ثمر رسید، مخالفان جدی در میان روحانیون و حوزه‌های علمیه داشت و همچنان هم دارد. ما مرجع تقلیدی همانند آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری را داشتیم که علنا از شاه و دربار حمایت می‌کرد و چشم بر همه نقص‌ها و ظلم‌های دستگاه شاه بسته بود و حتی حاضر نبود علیه اسرائیل حرف بزند! وی مخالف انقلاب به رهبری امام بود و حتی ردپای ایشان در کودتای نقاب (نوژه) هم دیده می‌شود. ما مرجعی همانند سیدمحمد شیرازی را که بزرگ و پدر معنوی همین جریان شیرازی‌های امروز است هم داشتیم که مرجع تقلید بود اما مثلا در دوره جنگ تحمیلی درباره شهید نامیده شدن کشته‌های ایرانی در مقابل ارتش صدام احتیاط می‌کرد و این افراد را شهید نمی‌دانست و معتقد بود حرکت امام و انقلاب اسلامی مردم ایران حقانیت و اصالت ندارد و به همین دلیل با انقلاب و امام(ره) مخالفت می‌کرد. این فرد همان کسی است که اول که امام(ره)‌ به عراق تبعید شد، از ایشان هم استقبال کرد و در وصف ایشان شعر هم سرود اما بعد‌ها در دهه ۵۰ تبدیل به منتقد و مخالف امام(ره) شد. حتی بعد از پیروزی انقلاب، ایران هم آمد و در قم هم ساکن شد و باز مثلا می‌خواست نشان دهد تغییر موضع داده‌ و با امام همراه است اما بعدا باز روش سیاسی دیگری انتخاب کرد. ما مرجع تقلیدی داشتیم که قائم‌مقام رهبری بود، امید امت و امام لقب گرفته بود و خیلی‌ها فکر می‌کردند بعد از رحلت امام می‌شود روی وی حساب کرد و مردی بود که سال‌ها سابقه شکنجه در زندان‌های ساواک را داشت و از ۵ نفر اصلی مبارزات بود اما همین فرد در دهه ۶۰ طوری عمل کرد که گفته‌ها و عملکرد او در واقع حمایت از منافقین و جریان‌های لیبرال بود و علنا  به گونه‌ای موضع گرفت که انگار ایستادگی مردم ایران مقابل صدام در حمله به ایران بی‌فایده بوده و ما بی‌جهت جنگیدیم و جنگ برای ما تماما خسارت و ضرر بوده است. اینها جریاناتی بودند که همچنان هم در حوزه‌های علمیه طرفدار دارند و اتفاقا جدی‌ترین مخالفان انقلاب و امام(ره)، همچنان هم در حوزه‌های علمیه همین جریانات هستند. همین جریان شیرازی‌ها را شما در حال حاضر می‌بینید. همین جریان آقای منتظری را مشاهده می‌کنید که هر روز سعی می‌کنند علیه انقلاب و رهبری فعلی هم شبهه‌سازی کنند. بررسی این جریانات فکری و تاریخی مهم است و من سعی کردم از درون اندیشه امام و انقلاب اسلامی به این جریانات نگاه کنم. پیام منشور روحانیت امام ۳ ماه قبل از فوت ایشان در اسفند ۱۳۶۷ منتشر شده است و فراز پایانی آن دقیقا وصف حال همین جریانات و افراد است؛ جریاناتی که در میان روحانیت و حوزه‌ها با انقلاب و امام مخالف بودند و هستند و حتی امام را نجس می‌دانستند، چون امام فلسفه تدریس می‌کرد یا آدم سیاسی بود که موضع‌گیری نسبت به مسائل سیاسی روز داشت و به امام انتقاد می‌کردند و معتقد بودند روحانیت نباید در این امور وارد شود. حتی نامه اولی که امام فروردین ۱۳۶۸ خطاب به آقای منتظری نوشته‌اند، از این جهت معنی‌دار است. امام می‌گویند: برای من صرفا اجرای دستورات خداوند و اصرار بر راه حق مهم است و قضاوت تاریخ برای من مهم نیست و من اگر تنها هم بمانم این راه را ادامه می‌دهم. این یعنی برای امام(ره)، مثل برخی‌ها قضاوت سیاسی و مقطعی برخی سیاسیون مهم نبوده و نیست، بلکه عمل به وظیفه و دستورات خداوند مهم بوده است، بر خلاف افرادی مثل آقایان شریعتمداری و منتظری که با حرف سیاسیون و تحریک عده‌ای، مواضع‌شان تغییر می‌کرد و بینش امام را نداشتند. برای خیلی از اینها ته مبارزات مثلا مخالفت با بهائیت بود و هیچ کاری به جرم و جنایت اسرائیل علیه مسلمانان نداشتند یا معتقد بودند شاه ایران تنها شاه شیعه است و نباید او را تضعیف کرد و همه کارهای او را باید تایید کرد، به این بهانه که او به ظاهر شیعه است!

* این کار شما نخستین اثر در این زمینه است؟

نخستین که خیر! قبلا هم دوستانی در حوزه هنری و در برخی مراکز پژوهشی دیگر همانند مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مشابه این کارها را انجام داده بودند. مثلا مرکز اسناد انقلاب اسلامی کتابی درباره آقای شریعتمداری دارد به روایت اسناد ساواک یا حوزه هنری ۳-۲ کتاب درباره آقای شریعتمداری و شیخ محمود حلبی (رهبر معنوی انجمن حجتیه) دارد اما اینکه در یک کتاب به صورت مفصل و مبسوط این جریانات بررسی شود و مواضع ۳ مرجع تقلید منتقد مورد بحث قرار بگیرد، این نخستین‌بار است. تلاش هم شده است برای نسل جدید بویژه بچه‌های دهه ۷۰ و ۸۰ که ذهنیتی نسبت به دهه اول انقلاب اسلامی ندارند، کتاب روان و خوب و جذاب باشد و بتوانند وقتی کتاب را مطالعه می‌کنند، با یک سیر سیاسی و تاریخی آشنا شوند و جریانات مخالف انقلاب در دهه اول را بشناسند. این مهم است از این جهت که بچه‌های ما خیلی ذهنیتی نسبت به این مسائل ندارند و صرفا چیزهایی را شنیده‌اند یا در فضای مجازی در اینستاگرام و… خوانده‌اند. تلاش من این بوده است که این جریانات را تا حد خوبی برای نسل امروز موشکافی و بیان کنم.

* درباره آقای منتظری و شریعتمداری همان‌طور که فرمودید کتاب‌های زیادی به نسبت منتشر شده است اما درباره جریان شیرازی‌ها و سیدمحمد شیرازی تاکنون خیلی کاری نشده است. دلیل شما برای اینکه سراغ این فرد و جریان او رفتید چه بود؟

اولا درباره آقای منتظری کتاب‌هایی که منتشر شده، بیشتر روی مساله سیدمهدی هاشمی و اعدام‌های ۶۷ و نامه فروردین ۶۸ مانور داده است. درباره جریاناتی مثل مذاکرات مک فارلین در سال‌های ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ یا نقش آقای منتظری در دستگاه قضایی دهه ۶۰ حرفی‌ زده نشده است که در این اثر سعی کردم برای نخستین‌بار به صورت مفصل و کامل و جدی درباره نقش آقای منتظری و بیت او در جریان مک فارلین توضیح دهم. به هر حال بازی توسط اسرائیلی‌ها چیده شده بود و آقای منتظری هم در همان پازل بازی کرد و این مهم بود.

* فکر می‌کنید از کتاب شما چقدر استقبال شود و چقدر همین جریانات روحانیتی که امروز در حوزه‌های علمیه ما هستند با آن مخالفت خواهند کرد؟

قطعا که مخالفت می‌شود اما مهم این است که این حرف‌ها ‌زده شود و تاریخ سیاسی ما از این جهات هم گفته شود. بالاخره روحانیت اگر افراد فداکار و مبارزی همانند شهیدان بهشتی و مطهری و مفتح و باهنر و… به رهبری امام(ره) داشت که دستگاه ظلم و جنایت شاه را جمع کردند، افرادی هم دارند که کاملا در راستای تامین منافع برخی دشمنان ایران حرکت کرده و می‌کنند و حامیان جدی هم هنوز دارند. آقای شریعتمداری فوت شد اما همان تفکرات و تحلیل‌ها هنوز در میان شاگردان و علاقه‌مندان ایشان و برخی روحانیون وجود دارد. آقای منتظری فوت شد اما مواضع شاگردان و نزدیکان ایشان را که می‌بینید. تکلیف جریان شیرازی‌ها هم که مشخص است.

* گویا قبل از شما آقای محسن کدیور هم درباره برخی روحانیون منتقد انقلاب اسلامی و حضرت امام(ره) کتاب‌هایی را به صورت مجازی منتشر کرده‌ است.

بله! آقای کدیور در دهه ۹۰ درباره آقایان احمد آذری‌قمی، سیدکاظم شریعتمداری، منتظری و اخوان‌زنجانی و مرحوم علامه طباطبایی کتاب‌هایی را منتشر و سعی کرد با قرائت خود بگوید انقلاب اسلامی و امام(ره) دشمنان جدی در حوزه‌ها و در میان روحانیت داشتند و خودش دشمن روحانیت بود و با این قرائت، اصالت و حقانیت حرکت امام(ره) را زیر سوال ببرد اما بسیاری از تحلیل‌های ایشان خدشه‌دار است و گاهی به عنوان مثال درباره مرحوم علامه طباطبایی و آقای شریعتمداری حرف‌هایی را‌ زده‌ که سند تاریخی درست و دقیقی ندارد و صرفا برداشت‌های شخصی ایشان برای تفسیر سیاسی مطلوبش از تاریخ است.

پیدای [نا] پیدا

 

فرهیخته گرامی

با احترام از شما و همراهان عزیزتان دعوت میشود که از نمایشگاه عکس سید مهدی دزفولی باعنوان “پیدای [نا] پیدا” با موضوع سیری در اماکن مذهبی ادیان توحیدی در اروپا دیدن فرمایید.

 

گشاش پنج شنبه ۷ مهرماه ۱۴۰۱ از ساعت ۱۷ الی ۱۸

روزهای تعطیل نمایشگاه تعطیل می باشد

ساعت بازدید همه روزه از ساعت ۱۰ الی ۱۷

خیابان شریعتی بالاتر از سیدخندان خیابان جلفا فرهنگسرای ارسباران طبقه همکف

تسنیم: ناگفته‌هایی از “قطعنامه ۵۹۸” منتشر شد + گزارش تصویری مراسم رونمایی کتاب «جنگ و صلح»

ناگفته‌هایی از “قطعنامه ۵۹۸” منتشر شد + گزارش تصویری مراسم رونمایی کتاب «جنگ و صلح»

کتاب «جنگ و صلح» روایتی از ماه‌های پایانی جنگ منتهی به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از کتاب «جنگ و صلح» نوشته سیدمحمدمهدی دزفولی عصر امروز در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد. این کتاب روایتی متفاوت از ماه‌های قبل و پس از قطعنامه ۵۹۸ است.

علی اصغر جعفری، مدیر باغ موزه دفاع مقدس در این نشست سخنرانی کرد و گفت: دفاع مقدس یکی از نقاط طلایی در کشور ماست. در بیش از ۲۰۰ سال گذشته، دفاع مقدس تنها جنگی است که به ملت ما تحمیل شد و با مقاومت جانانه حتی اجازه ندادیم یک سانتی‌متر از خاک کشورمان در اختیار دشمن قرار بگیرد.

وی با اشاره به پذیرش قطعنامه از سوی امام خمینی (ره) گفت: مقام معظم رهبری در سال گذشته فرمودند که پذیرش قطعنامه کار عقلانی بود و اگر عقلانی نبود امام آن را نمی‌پذیرفت. این موضوع نشان می‌دهد که امام خمینی دنبال جنگ نبودند و این جنگ به ما تحمیل شد. در حقیقت زمانی وارد آن شدیم که مناطقی از کشورمان توسط دشمن اشغال شده بود و به همین دلیل امام مردم را دعوت به دفاع و بیرون راندن دشمن از کشور کردند.

جعفری با اشاره به اینکه باغ موزه دفاع مقدس سندی برای دلاوری رزمندگان ما در هشت سال دفاع مقدس است، گفت: خیلی از خارجی‌ها که به اینجا می‌آیند می‌گویند ما مردم ایران را تحسین می‌کنیم. این جنگ، بعد از جنگ جهانی دوم طولانی‌ترین جنگ بود و همه جهان دست به دست هم داده بودند تا جمهوری اسلامی را ساقط کنند. امروز اسنادی را می‌بینیم که نشان می‌دهد کمک‌ها به رژیم بعث در هیچ جایی مورد غفلت قرار نگرفته است. بنابراین دفاع مقدس مقطع بسیار حساسی از تاریخ کشور ماست و پژوهشگران باید نسبت به تبیین ابعاد مختلف آن تلاش کنند.

مدیر باغ موزه دفاع مقدس با اشاره به نگارش کتاب «جنگ و صلح» گفت: نگارش این کتاب به این معنا نیست که همه موضوعات مطرح شده است؛ طبیعتاً این اثر بخشی از واقعیت‌ها و نگاه‌ها را به تصویر کشیده اما هنوز ناگفته‌های زیادی مانده که باید بیان شود. امروز شاهد عظمت و اقتدار جمهوری اسلامی هستیم که مرهون دفاع مقدس است. شهید سلیمانی گفت دفاع مقدس قله است و مقاومت دامنه آن است.

قاسم صفایی‌نژاد مدیر انتشارات صاد دیگر سخنران این جلسه بود. او گفت: بنده معقتدم که برای تبیین زمان‌های حساس از تاریخ انقلاب نیازمند کارهای اثربخش هستیم. یکی از این موضوعات مهم قطعنامه ۵۹۸ است که سال‌ها شبهات مختلفی پیرامون آن مطرح شده و پاسخ‌های متعددی به آن داده شده است. از این رو لازم بود موافقین و مخالفین درباره آن صحبت کنند تا واقعیت مشخص شود.

وی اضافه کرد: در نشر صاد تلاش کردیم به موضوعات مختلفی در انقلاب اسلامی ورود کنیم و این موضوع نیز در ادامه همین سیاست‌گذاری است. البته چیزی که باعث ارزش افزوده این کتاب می شود آن است که بتوانیم در کنار کتاب، مستند آن را هم ببینیم تا مخاطبان به اطلاعات بیشتری پیدا کنند. علاقه‌مندان مستند را می‌بینند و برای عمیق‌تر شدن اطلاعات خود به سراغ کتاب می‌روند.

صفایی‌نژاد در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه این کتاب باید نقد شود گفت: ما قصد داریم سنت تعلیقه‌نویسی را احیا کنیم. از این روی از مخاطبان درخواست داریم تا کتاب را حتماً نقد کنند و ما هم آمادگی داریم این نقدها را چاپ کنیم؛ حتی اگر لازم باشد کتاب دیگری را به این موضوع اختصاص می‌دهیم.

امیر مهر یزدان مدیر مرکز سفیرفیلم دیگر سخنران این جلسه بود. او گفت: به عنوان سرباز ناچیز جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی که با مستند و پژوهش سروکار داریم معتقدیم یکی از معضلات جدی ما این است که کار جدی برای تاریخ و فرهنگ‌مان انجام نمی‌دهیم و این موضوع اولویت دسته چندم است. برای ما که نسل بعدی پس از جنگ هستیم، همواره این سؤالات وجود داشته است که چرا وقتی امام خمینی پیام پذیرش قطعنامه را می‌خواندند ناراحت بودند؟ چرا می‌توان اثر اشک را در پیام ایشان دید؟ و چه کسی می‌خواهد جواب نسل ما را بدهد که امام در عرض یک هفته نظرش درباره ادامه جنگ عوض شد. دوست داشتم اشخاصی نظیر آقای ولایتی یا محسن رضایی به این سؤالات پاسخ دهند.

بنده معتقدم اگر نگاهمان این است که نسبت به نسل آینده پاسخگو باشیم تا مبادا از خائن قهرمان و از خدمتگزاران خائن ساخته شود، وظیفه مان بسیار بالاتر از این حرفاست. درخواست داریم که عده‌ای بی‌خیال سیاست شوند و نسبت به بیان این بخش از تاریخ صحبت کنند.

سخنران پایانی این جلسه، سیدمحمدمهدی دزفولی، نویسنده این کتاب بود. او گفت: در سال ۱۳۹۵ بود که احساس کردیم مقطع قطعنامه ۵۹۸ و ماه‌های پایانی جنگ شباهت زیادی به اتفاقات آن سال یعنی سال‌های ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ دارد. آقای علایی به درستی اشاره کرد که اگر برنامه نداشته باشید، به نتیجه خوبی نمی‌رسید. پیام‌های امام خمینی در زمان قطعنامه و تا ۱۰ ماه پس از آن که ایشان در قید حیات بودند، بسیار قابل توجه است و عمدتاً پیام‌های عمیق و محکمی است.

وی اضافه کرد: در این کتاب مصاحبه‌هایی با افراد درگیر در ماجرای قطعنامه نظیر ابراهیم یزدی، ناصر نوبری، عباس ملکی، چهره‌های اقتصادی و نظامی و … داریم. در حقیقت ۱۵-۱۶ مصاحبه جامع گرفته‌ایم. مستند ساخته شده براساس این ماجرا نیز رونمایی شد. در این کتاب سعی کردیم به مقاطع مهم اشاره شود. نگاه‌مان به این موضوع نگاهی عبرت‌گونه است، چرا که ممکن است در مقاطع دیگری شاهد وقوع چنین اتفاقاتی باشیم.